امکان داشت فرستادند، و آنچه مقدور ایشان نبود موجب نقض دلیل حکمت نمی شد.
ثالثا: معجزاتی که در زمان سابق توسط پیامبران اولوالعزم و دارای شریعت همچون نوح، ابراهیم، موسی و عیسی: یا غیر اینان آورده میشد، چنان نبود که تمام مردم آن زمان - حتی مردم نقاط دور - آن را مشاهده کنند؛ زیرا امکان آن نبود. بلی مردم نقاط نزدیک و مجاور پیامبر، پس از مشاهده معجزه ایمان میآوردند و سپس خبر آن زبان به زبان به تدریج به گوش دیگران - که از دیدن معجزه محروم بودند - میرسید و در اثر اعتمادی که معمولا مردم به یکدیگر داشتند قبول کرده و ایمان میآوردند.
در زمان ما نیز که وسایل ارتباط جمعی در اختیار همگان است، اگر حادثه عجیبی در گوشه ای از دنیا رخ دهد مردمی که در نقاط دوردست هستند و امکان مشاهده آن حادثه برایشان فراهم نیست، در اثر اعتماد به رسانه ها قبول میکنند و از کم و کیف آن حادثه مطلع میشوند و روی آن قضاوتها و تحلیلهایی میکنند؛ حتی اگر از آن حادثه تصویری را هم مشاهده نکرده باشند. همین وضعیت در ادوار گذشته وجود داشت؛ منتهی در اثر فقدان وسایل ارتباط جمعی، مردم سایر مناطق دیرتر از یک حادثه مهم مطلع میشدند.
رابعا: پیدا شدن اعتماد که مقدمه ایمان آوردن مردم است منحصرا ناشی از دیدن معجزه توسط پیامبر نیست تا گفته شود: اگر مردم نقاط