صفحه ۴۴

2 - نکته دوم اینکه مهمترین اشکال نویسنده متوجه زمان پیامبر اسلام (ص) است که چگونه به تنهایی پیامبر همه مردم دنیا بوده است ؟ در این رابطه گفته می‎شود:

اولا: چنان که گذشت لازمه اکمل بودن دین پیامبر اسلام (ص) منحصر بودن پیامبری در یک شخص است. همچنین لازمه هدایت و تبلیغ دین، تدریجی بودن ابلاغ آن به تمام مردم دنیا است؛ و با دیر رسیدن پیام هر پیامبری به سایر مردم دلیل حکمت نقض نمی شود.

ثانیا: برای ابلاغ پیام رسالت، هرگز لازم نیست شخص پیامبر اسلام (ص) مستقیما ابلاغ نماید، و گرنه تکلیف مردم بعد از رحلت آن حضرت چه می‎شود؟ممکن است نویسنده بگوید: اشکال ما همین است که چرا در هر زمان پیامبرانی مبعوث نمی شوند؟ ولی پاسخ همان است که قبلا به آن اشاره شد؛ و آن، لزوم تحقق شرایط و معدات در افراد جهت لیاقت نبوت و نیاز جامعه به دین جدید است. پس همان گونه که مردم بعد از رحلت پیامبر می‎توانند از پیام و تعالیم اسلام بهره ببرند - که برده اند و تا روز قیامت بهره خواهند برد - مردم همزمان پیامبر که در مناطق دور کره زمین زندگی می‎کردند می‎توانستند توسط نمایندگان و مبعوثین آن حضرت از تعالیم اسلام استفاده کنند. و پیامبر اسلام (ص) - بنابر شهادت تاریخ - در حد مقدور نمایندگانی به اطراف و اکناف آن روز که

ناوبری کتاب