راههای عادی انجام شود؛اثبات سنت الهی و نظام احسن از جمله بحثهای پیشینی است که در جای خودش باید انجام شود. بلی در بعضی مواقع به خاطر مصالحی با اذن خداوند، یک پیامبر معجزه ای را میآورد، ولی اصولا کار تبلیغ و هدایت تعالیم آسمانی و گسترش آنها در هر زمان از راههای عادی انجام شده است و لذا نوعا پیامبران الهی و طرفداران و مبلغین راه آنان با سختیها و مشکلات زیادی مواجه میشدند و با صبر و استقامت به راه خود ادامه میدادند. این سنت الهی بوده که در زمان پیامبر خاتم (ص) نیز جریان داشته است و بنابر این بوده که دین اسلام با همان راههای عادی، و با صبر و استقامت داعیان و مبلغان آن، گسترش پیدا نماید.
2 - اشکال دوم بر کلام اخیر نویسنده این است که میگوید: "در طول تاریخ همواره اکثریت قریب به اتفاق مردم جهان از وجود پیامبران الهی و تعالیم آنان محروم بوده اند." این ادعای او نیز بدون دلیل است.علاوه بر اینکه مخالف صریح دو آیه قرآن کریم است که میفرماید: (ان من امة الا خلا فیها نذیر) (سوره فاطر، آیه 24) و (لکل قوم هاد) (سوره رعد، آیه 7).
3 - اشکال سوم این است که با قبول فرض اکمل بودن دین اسلام از ادیان گذشته منحصرا باید یک پیامبر به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شود؛ زیرا دین اکمل مقتضی آن است که آورنده اش نیز اکمل باشد و اکمل منحصر در یک فرد است. و به اعتقاد ما دین اسلام اکمل ادیان است. و دلیل اکمل بودن آن این است که به شهادت قطعی تاریخ، زمان تشریع اسلام بعد از ادیان آسمانی دیگر بوده است و لذا