صفحه ۳۵

محروم می‎باشد، و این محرومیت یک امر طبیعی است و گناهی بر آن مترتب نیست.

سه نقطه ضعف در کلام نویسنده

از آنچه ذکر شد روشن گشت که ادعای نویسنده - مبنی بر اینکه شیعه و سنی می‎گویند: تعالیم پیامبران پیشین تحریف شده بود و لذا بر طبق دلیل حکمت می‎بایست برای هریک از مناطق مختلف دنیا پیامبر جدیدی مبعوث شود، اما چرا در هیچ کدام از آن مناطق مذکور پیامبری نیامد و عملا نسل های بسیاری از انسان ها در اکثر نقاط کره زمین از تعالیم پیامبران محروم ماندند - ادعایی بدون دلیل است؛ زیرا:

اولا: تحریفی که شیعه و سنی می‎گویند نسبت به کتب عهدین است، و از سایر کتب پیامبران الهی اطلاعی در دست نیست.

و ثانیا: قبلا گفته شد دلیل حکمت بیش از این نیست که خداوند به دلیل حکیم بودنش مردم را بدون راهنما و پیامبر رها نمی کند؛ اما اینکه برای هر قومی پیامبری جدید مبعوث نماید، مقتضای دلیل حکمت نیست و دلیلی هم ندارد؛ زیرا چه بسا ابلاغ تعالیم پیامبران اقوام گذشته تا رسیدن پیام و دعوت پیامبر جدید برای نسلهای بعدی کافی باشد. پس این ادعای او نیز صحیح نیست که می‎گوید: "چطور ممکن است سوء اختیار آنها باعث محرومیتشان شود؟ سوء اختیار هنگامی معنا می‎دهد که خداوند پیامبری برای آنان بفرستد و آنها به اختیار خود، دعوت پیامبر را نپذیرند و به او پشت

ناوبری کتاب