در پاسخ این شبهه میگوییم:
مبنای این شبهه این است که عقل آدمی قادر بر درک تمام خوبیها و بدیها و تمام موارد عدل و ظلم میباشد؛ در صورتی که اثبات این ادعا کاری است کارستان؛ زیرا بدیهی است که مراد از عقل، همان عقل عملی است که مدرکات آن، خوبیها و بدیها و بایدها و نبایدها میباشد.
و نسبت به اصل موضوع یعنی امکان درک خوبیها و بدیها توسط عقل عملی نزاع و اختلاف قدیمی بین متکلمین وجود دارد. گروهی که به اشاعره معروفند میگویند: اصولا عقل قادر بر درک حسن و قبح چیزها و کارها نمی باشد؛ بلکه هر آنچه را دین و شارع خوب و حسن شمرده اند، خوب میداند و هر آنچه را بد و قبیح شمرده اند بد و قبیح میداند.
در مقابل این گروه، گروه دیگری هستند که به عدلیه معروفند و میگویند: عقل بشر اجمالا میتواند حسن و قبح کارها را درک نماید. معتزله و شیعه جزو این گروه هستند. هرچند درباره معنای خوبی و بدی نیز اختلاف عمیقی بین این گروه وجود دارد که از موضوع این نوشتار خارج است. اما اجمالا برای حسن سه معنا ذکر کرده اند:
1 - آنچه ملایم طبع است.
2 - آنچه صفت کمال است.
3 - آنچه متعلق مدح است.ر.ک : کشاف اصطلاحات الفنون، ج 1، ص 666 به بعد.