اگر بگوید فقط باید کار خدا بدون هدف نباشد و لازم نیست آن هدف، لامحاله کمال باشد، در جواب میگوییم: نویسنده باید به عنوان اصل موضوعی اصل وجود خداوند و اینکه او موجودی است بی نهایت کامل و مبرا از هر نقص و عیب را قبول کرده باشد؛ با قبول این فرض، محال است موجود بی نهایت کامل - یعنی خداوند - کاری انجام دهد که فاقد هدف یا فاقد هدف کاملی باشد؛ و فرض این است که خداوند واجد کمال محض و غیر محتاج به تحصیل کمال میباشد، پس باید هدف او از خلقت انسان نیل انسان به کمال مطلق باشد. زیرا هر هدفی جز کمال مطلق، برای ذات حق نقص است؛ و کمال مطلق چیزی غیر از تقرب به خداوند و به اصطلاح خدایی شدن او نمی باشد.(ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون)، سوره ذاریات، آیه 56.
و فرض این است که خداوند کمال مطلق است و غیر از او کمالی در عالم هستی بالاستقلال وجود ندارد، پس هر موجود مختار و عاقلی اگر بخواهد کامل شود باید راهی به سوی کمال مطلق پیدا کند.
کمال و مراتب طولی آن
البته بدیهی است کمال که هدف نهایی خلقت انسان است یک هدف کش دار و دارای مراتب طولی و به اصطلاح یک حقیقت تشکیکی است که انسانها به لحاظ تفاوت استعدادها و شرایط محیطی و تربیتی در رسیدن به آن متفاوتند.