صفحه ۳۶۸

شرایط معینی او را خواهد کشت و این حادثه به هیچ وجه قابل تغییر نیست، لازمه این فرض این است که ترک قتل در اختیار قاتل نبوده و برای وی مقدور نمی باشد، یعنی قاتل مجبور به قتل باشد و با فرض مجبوریت برای شخص مجبور تکلیفی نیست !

و این تصوری است بی پایه زیرا:

اولا - این اشکال در حقیقت اشکالی است به عمومیت تعلق قضای الهی به افعال اختیاری انسان (نه به علم امام) و طبق این اشکال طایفه معتزله از سنی ها می‎گویند: تقدیر خداوندی نمی تواند به فعل اختیاری انسان متعلق شود، و انسان مستقلا آفریدگار فعل خودش می‎باشد و درنتیجه انسان خالق افعال خود است و خدا خالق بقیه اشیاء! درحالی که به نص صریح قرآن کریم و اخبار متواتره از پیغمبراکرم (ص) و ائمه هدی (ع) همه موجودات و حوادث جهان بدون استثناء متعلق قضا و قدر خداوندی عزاسمه است. از راه بحث عقلی نیز مطلب روشن و آفتابی است، اگرچه به واسطه وسعت اطراف آن نمی توانیم آن را در این مقاله مختصر بگنجانیم.

آنچه به طور اجمال می‎شود گفت این است که در جهان هستی که آفرینش خداست چیزی جز با مشیت و اذن خداوندی به وجود نمی آید، و مشیت خداوندی به افعال اختیاری انسانی از راه اراده واختیار تعلق گرفته است؛ مثلا خداوند خواسته است انسان فلان فعل اختیاری را از روی

ناوبری کتاب