شده است. و فرد غیر معصوم که احیانا به گناه و ظلم آلوده میشود نیاز به هدایت دیگری دارد. و از تقابل صدر و ذیل آیه شریفه: (افمن یهدی الی الحق أحق أن یتبع أمن لا یهدی الا أن یهدی)سوره یونس، آیه 35. "آیا کسی که دیگران را به حق هدایت میکند سزاوار پیروی است یا کسی که جز با هدایت دیگری هدایت نمی شود؟" به خوبی استفاده میشود کسی که توسط دیگری هدایت میشود نمی تواند دیگران را به حق هدایت نماید. و چون امام، هادی به حق است پس به هدایت غیر خداوند نیازی ندارد، و چنین شخصی باید معصوم باشد تا لیاقت تحمل عهد خداوند که همان حقیقت امامت است را داشته باشد".تفسیر المیزان، ج 1، ص 274.
بنابراین نویسنده جزوه نباید بدون دلیل منکر علم ائمه (ع) و سایر فضائل آنان شود؛ زیرا همین فضائل و ویژگی ها موجب شده است که آنها از طرف خداوند به مقام امامت رسیده و از طرف پیامبر(ص) به عنوان امام و رهبران شایسته به مردم معرفی شوند.
موضوع دوم - علم ائمه (ع) به کشته و یا مسموم شدن خویش:
نویسنده جزوه میگوید:
"اگر غیب میدانستند بر حسب ادعاها و روایات خود قوم کشته و یا مسموم نمی شدند. چون مدعی هستند که هیچ امامی نبوده مگر اینکه کشته و یا مسموم شده است."