معجزه توسط پیامبران و انجام کاری خارج از اسباب و علل ظاهری و متعارف آن توسط اولیای خداوند شرایط و مقدماتی دارد؛ و از جمله: اتمام حجت خداوند بر معاندین و منکرین، و امتحان و ابتلاء جهت تقویت ایمان و اعتقاد افراد مؤمن و معتقد و به فعلیت رسیدن استعدادهای نهفته آنها، و ظهور و بروز کامل خباثت باطن افراد کافر و شقی؛ و اگر نصرت الهی یا معجزه مقرون به شرایط و مقدمات فوق نباشد، آن تأثیری که باید داشته باشد نخواهد داشت، و در حقیقت کار لغو و عبث میباشد.
بنابراین اگر خداوند در ابتدای کار با معجزه، حضرت موسی (ع) و پیامبراکرم (ص) را پیروز میکرد، نه کسی امتحان و آزمایش میشد و نه مؤمن و کافر از یکدیگر شناخته میشدند و نه زمینه ظهور و بروز استعدادها و ضمایر افراد پیش میآمد و قهرا نه بر کسی اتمام حجت میشد و نه ایمان مؤمنین نیز آنچنان که باید تقویت میگشت.
علاوه بر اینکه انسانها مختار و آزاد خلق شده اند و با اختیار خود کفر یا ایمان را انتخاب میکنند و حصول ملکه کفر و یا ایمان تدریجی و زمان دار است و یک شبه به دست نمی آید، بلکه پیدایش و تقویت و تحکیم آن در کوران ابتلائات سخت و حوادث گوناگون خواهد بود.
آیه شریفه: (لیهلک من هلک عن بینة و یحیی من حی عن بینة)سوره انفال، آیه 42. "تا هر کس هلاک شدنی است با دلیل روشن هلاک شود، و هر کس زنده میشود از روی دلیل و حجت زنده شود" اشاره به همین موضوع است.