برخورد اسباب و علل مخالف و موافق، اگر چه بسیاری از این موجودات را که چون قافله ای پیوسته به سوی مقصد خود متحرکند از وصول به مقصد کمالی مانع میشود و در نتیجه بسیاری از آنها پیش از رسیدن به آرزوی تکوینی خود از میان میروند، ولی با این همه هرگز نظام آفرینش از رویه عمومی و دائمی خود دست برنداشته و پیوسته سرگرم سوق پدیده های نو به سوی کمالاتشان میباشد، و در نتیجه پیوسته از هر نوع دسته ای به کمال و هدف تکوینی خود میرسند.
و البته نوع انسانی از این حکم عمومی و نظم همگانی مستثنا نیست. بی تردید انسان نوعی از انواع موجودات است که نمی تواند به تنهایی زندگی نماید و برای رسیدن به آرمان تکوینی خود ناچار است در حال اجتماع و دسته جمعی به سر برده هدف وجودی خود را به دست آورد. مشاهده حال جامعه های بشری نیز این معنا را تأیید میکند؛ زیرا هر جامعه از جامعه های بزرگ و کوچک انسانی، آرزویی جز این ندارند که در حال آرامش و صفا و ارتفاع موانع زندگی کرده و بهره انسانی را از زندگی خود بردارند. و نیز روشن است که جامعه بشری تاکنون نتوانسته به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند؛ و از طرف دیگر نیز دستگاه آفرینش از رویه خود دست بردار نبوده، و هم از دست ساخته های خود عاجز و زبون نخواهد شد.
این نظر عقلی به ما نوید قطعی میدهد که عالم بشریت یک