صفحه ۲۴۲

گرسنگی بکشد. با این حال همراه او حرکت می‎کنند، پس در اولین منزلی که وارد می‎شوند به سنگ موسی می‎زند و از آن آب و غذا و علف بیرون می‎آید و همه یاران او و چهارپایان آنان از آب و غذا سیر می‎شوند، تا می‎رسند به پشت کوفه یعنی نجف..."."اذا ظهر القائم ظهر برایة رسول الله و خاتم سلیمان و حجر موسی و عصاه ثم یأمر منادیه فینادی ألا لایحمل رجل منکم طعاما و لا شرابا و لا علفا فیقول اصحابه: انه یرید ان یقتلنا و یقتل دوابنا من الجوع والعطش فیسیر و یسیرون معه فاول منزل ینزله یضرب الحجر فینبع منه طعام و شراب و علف فیأکلون و یشربون و دوابهم حتی ینزلوا النجف بظهر الکوفة". (بحارالانوار، ج 52، ص 351، حدیث 105).

این روایت نیز از جهت سند به خاطر "ابی الجارود" اعتباری ندارد. سه روایت دیگر نیز قریب به همین مضمون با سه سند مختلف وارد شده که دو سند آن به ابی الجارود و سند سوم به ابوسعید خراسانی می‎رسد که بین مجهول و توثیق نشده مشترک است.همان، ص 324، حدیث 37؛ و دو روایت مشابه آن که بعد از این روایت آمده است. به علاوه در سند سوم "موسی بن سعدان" نیز می‎باشد که جامع الرواة از علمای رجال نقل کرده است که:

"ضعیف، فی مذهبه غلو"جامع الرواة، ج 2، ص 277. ضعیف است و در مذهب او غلو می‎باشد.

3 - روایت محمد بن فیض از امام جواد(ع):

"عصای موسی از آدم بود و بعد از او به شعیب منتقل شد و از او به موسی بن عمران و اکنون نزد ما می‎باشد، و من به تازگی آن را مشاهده کرده ام و مانند روز اولش که از درخت قطع شد تازه می‎باشد. این عصا هرگاه با آن سخن

ناوبری کتاب