"عبدالاعلی" هرچند توثیق شده ولی روایت فوق در تفسیر عیاشی به طور ارسال ذکر شده است؛ علاوه بر اینکه دستور کشتن اهل "شقره" که با کشتار "حرة" مقایسه شده مخالف با سیره پیامبراکرم (ص) میباشد، و لذا بر فرض صحت سند آن اضطراب متن موجب عدم صحت انتساب آن به امام معصوم میباشد.
23 - روایت ابن بکیر از امام کاظم (ع):
"... وقتی قائم قیام نمود اسلام را به یهود، نصاری، صابئین، زنادقه و اهل رده و کفر در شرق و غرب زمین عرضه میکند؛ هر کس قبول کرد و مسلمان شد به او دستور میدهد نماز و زکات و هرآنچه هر مسلمانی بدان مأمور است را انجام دهد، و هر کس مسلمان نشد گردنش را میزند. و کسی در شرق و غرب نمی ماند مگر اینکه خداشناس و موحد خواهد بود ..."."... اذا خرج (القائم) بالیهود و النصاری و الصابئین و الزنادقة و اهل الردة والکفار فی شرق الارض و غربها فعرض علیهم الاسلام فمن أسلم طوعا أمره بالصلاة والزکاة و ما یؤمر به المسلم و یجب لله علیه ومن لم یسلم ضرب عنقه حتی لایبقی فی المشارق والمغارب احد الا وحدالله...". (همان، ص 340، حدیث 90).
این روایت را که تفسیر عیاشی بدون ذکر سند نقل نموده مرحوم مجلسی نیز عینا از آن کتاب نقل کرده است. و بر فرض صحت سند آن مضمون آن مخالف با مفاد آیه شریفه: (لا اکراه فی الدین)سوره بقره، آیه 256. (در دین هیچ اکراهی وجود ندارد) و سیره قطعی پیامبر(ص) است؛ زیرا پیامبراکرم (ص) هیچ گاه غیرمسلمان را به خاطر عدم پذیرش اسلام به قتل نرساند؛ حتی