صفحه ۲۲۰

حضور قائم می‎آورند؛ پس اگر اقرار به اسلام که همان ولایت ائمه است نمود رهایش می‎کند، وگرنه گردنش زده می‎شود، و یا از او مانند اهل ذمه جزیه می‎گیرند"."... فاذا قام القائم عرضوا کل ناصب علیه فان أقر بالاسلام و هی الولایة و الا ضربت عنقه أو أقر بالجزیة فاداها کما یؤدی اهل الذمة". (همان، ص 373، حدیث 167).

راوی این حدیث یعنی "قاسم بن عبید" توثیق نشده است؛ علاوه بر اینکه روایت فوق مرسل نیز می‎باشد، یعنی نامبرده با حذف واسطه - که معلوم نیست چه کسانی بوده اند - روایت را به امام صادق (ع) نسبت داده است.

18 - روایت مرحوم مجلسی از کتاب غیبت سیدعلی بن عبدالحمید که بدون ذکر سند از کتاب فضل بن شاذان و او بدون ذکر واسطه از عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می‎کند که فرمود:

"قائم می‎کشد تا می‎رسد به بازار، سپس مردی از اولاد پدرش به او می‎گوید تو با مردم مثل چهارپایان رفتار می‎کنی، آیا این برخورد به دستور پیامبر(ص) می‎باشد یا چیز دیگر؟... سپس قائم دستوری از پیامبر(ص) را ارائه می‎دهد"."یقتل القائم حتی یبلغ السوق قال: فیقول له رجل من ولد ابیه: انک لتجفل الناس اجفال النعم فبعهد من رسول الله او بماذا؟ قال: ... فعند ذلک یخرج القائم عهدا من رسول الله". (همان، ص 387، حدیث 203).

راجع به سند روایت فوق نه از سند سید علی به کتاب فضل بن شاذان اطلاع درستی در دست است و نه از سند فضل بن شاذان به عبدالله بن سنان.

19 - روایت مرحوم مجلسی از کتاب فوق الذکر که بدون ذکر سند از کابلی از امام سجاد(ع) نقل می‎کند:

ناوبری کتاب