صفحه ۵۷

پاسخ این قسمت از شبهه نویسنده این است که:

اولا: او منکر یک امر ضروری و بدیهی شده است؛ زیرا با یک نگاه اجمالی و سطحی بدیهی است که دادن معجزه به مدعی کاذب به معنای تأیید اوست، زیرا کسی که به دروغ ادعای نبوت دارد و خود را مرتبط با خداوند معرفی می‎کند، اگر خداوند قدرت اعجاز را به او بدهد او به وسیله آن، ادعای دروغین خود را ثابت می‎کند، و در این صورت خداوند فرد فریبکاری را تأیید کرده است.

اما با نگاه تفصیلی و دقیق باید گفت: فرق جوهری بین معجزه و سحر و جادو این است که - همانطور که مکرر گفته شد - معجزه نوعی تصرف با اراده نفسانی و اشاره عقلانی و یک نوع فاعلیت عقلی؛ یعنی بدون ابزار مادی است، برخلاف سحر و جادو و طبعا کسی که به عالم مافوق طبیعت راه نیافته است محال است بتواند چنین تصرف عقلانی و غیرمادی را انجام دهد. و مدعی کاذب که از بعد نظری از مرتبه وهم و خیال عبور نکرده و از بعد عملی نیز گرفتار امیال خویش و انسانی خاکی است چگونه می‎تواند اعجاز کند؟ جمع بین این دو امر به منزله جمع بین نقیضین است بنابراین، آنچه در کلمات اهل کلام دیده می‎شود که اگر مدعی کاذب اعجاز نماید با حکمت و هدایت پروردگار سازگار نیست محل تأمل و نظر است، زیرا اساسا و به حسب مقام ثبوت مدعی کاذب نمی تواند چنین کاری کند تا اگر کرد با حکمت و هدایت حق تعالی منافی باشد. پس در واقع این قیاس که: "اگر خدا قدرت

ناوبری کتاب