پاسخ این قسمت از شبهه نویسنده این است که:
اولا: او منکر یک امر ضروری و بدیهی شده است؛ زیرا با یک نگاه اجمالی و سطحی بدیهی است که دادن معجزه به مدعی کاذب به معنای تأیید اوست، زیرا کسی که به دروغ ادعای نبوت دارد و خود را مرتبط با خداوند معرفی میکند، اگر خداوند قدرت اعجاز را به او بدهد او به وسیله آن، ادعای دروغین خود را ثابت میکند، و در این صورت خداوند فرد فریبکاری را تأیید کرده است.
اما با نگاه تفصیلی و دقیق باید گفت: فرق جوهری بین معجزه و سحر و جادو این است که - همانطور که مکرر گفته شد - معجزه نوعی تصرف با اراده نفسانی و اشاره عقلانی و یک نوع فاعلیت عقلی؛ یعنی بدون ابزار مادی است، برخلاف سحر و جادو و طبعا کسی که به عالم مافوق طبیعت راه نیافته است محال است بتواند چنین تصرف عقلانی و غیرمادی را انجام دهد. و مدعی کاذب که از بعد نظری از مرتبه وهم و خیال عبور نکرده و از بعد عملی نیز گرفتار امیال خویش و انسانی خاکی است چگونه میتواند اعجاز کند؟ جمع بین این دو امر به منزله جمع بین نقیضین است بنابراین، آنچه در کلمات اهل کلام دیده میشود که اگر مدعی کاذب اعجاز نماید با حکمت و هدایت پروردگار سازگار نیست محل تأمل و نظر است، زیرا اساسا و به حسب مقام ثبوت مدعی کاذب نمی تواند چنین کاری کند تا اگر کرد با حکمت و هدایت حق تعالی منافی باشد. پس در واقع این قیاس که: "اگر خدا قدرت