صفحه ۴۸

از طرف دیگر جهل و عجز و نیاز مستلزم نقص در وجود خداوند است و او مبرا از نقص می‎باشد. به علاوه اگر انجام کار قبیح برای خداوند محال نباشد، باید خداوند بتواند به گزاف و بدون هیچ مصلحت و مرجحی کاری را که هیچ رجحان ندارد انجام دهد و به اصطلاح دارای اراده گزافی باشد چنانکه به اشاعره چنین نظری را نسبت می‎دهند. و روشن است که اراده گزافی مستلزم ترجیح بدون مرجح و نفی علت غائی برای فعل است، و از آنجا که علت غائی علت فاعلی برای فاعل شدن علت فاعلی است و تا زمانی که کار، مرجح و رجحان نداشته باشد فاعل، فاعل نمی گردد، پس ترجیح بدون مرجح و نفی علت غائی بازگشت به ترجح بدون مرجح و نفی علت فاعلی کرده و انکار قانون علیت که یکی از بدیهیات اولیه است می‎باشد.

و فلاسفه اسلامی نیز برای اثبات حکمت خداوند براهینی اقامه می‎کنند که از آن جمله برهان صدیقین است؛ به این شرح که وجود اصالت دارد و ماهیت امری اعتباری است که از حدود وجود انتزاع می‎شود. و نیز حقیقت وجود در موجودات مختلف، یک حقیقت است نه حقایق متباین؛ و این حقیقت، دارای مراتب تشکیکی در قوت و ضعف می‎باشد. و نیز ثابت شده است که حقیقت وجود دارای تمام کمالات می‎باشد و مرتبه اعلی و بی نهایت قوی هستی، وجود خداوند است. و از این رو خداوند حد و ماهیت ندارد، بلکه صرف الوجود و

ناوبری کتاب