صفحه ۲۸

کرده وجودی در حد عقول پیدا نمایند تا بتوانند بدون ابزار مادی فعلی را انجام دهند. و کارهایی که در آینده ممکن است کسی از طریق پیشرفت علم و آشنایی به رموز عالم ماده و روابط فیزیکی یا شیمیایی مادیات به عنوان بدیل و همانند معجزه بیاورد هرگز کار عقلی و بدون ابزار مادی نیست؛ و راه فهمیدن این که کار موردنظر مادی است یا الهی، تشخیص کارشناسان و عجز آنان از آوردن مثل آن کار به صرف اراده و بدون ابزار مادی می‎باشد. و این یکی از تفاوتهای جوهری بین معجزه و غیرمعجزه است. پس هرچه بشر رشد علمی پیدا کند و به اسرار خلقت بیشتر آگاه گردد نمی تواند کاری از سنخ معجزه انجام دهد که در واقع کاری است معلول اراده انسانی مانند پیامبر که در حقیقت به اذن الهی کار کرده و اراده او فانی در اراده قهار الهی است. بنابراین معجزه نه قابل تعلیم و تعلم و ممارست و تمرین است و نه قابل بدیل و نظیر و یا معارض. البته مخاطبین هر پیامبر باید پیش خود به این نتیجه برسند که کاری که به عنوان معجزه توسط او انجام گرفته است از راههای عادی و یا از مقوله سحر و جادو نیست. و مؤمنان به حضرت موسی (ع) به این نتیجه رسیده بودند، زیرا از نظر آنان و حتی فرعونیان اژدها شدن عصا از یکی از دو راه ممکن بود: یا باید از راه سحر و جادو باشد که برای متخصص آن عادی است و یا از راه علل غیرعادی منتسب به خداوند. آنان با وجود کارشناسانی چون ساحران زبردست، احتمال و امکان این

ناوبری کتاب