"معجزه امری است خارق العاده که از جانب خداوند و به دست پیامبر صورت میپذیرد، در حالی که با ادعای پیامبری و تحدی [هماورد طلبی ] همراه است و با مدعای پیامبر مطابقت دارد و قابل تعلیم و تعلم نیست و دیگران از انجام آن ناتوانند."
نویسنده میگوید:
"مطابق این تعریف، معجزه سه خصوصیت اصلی دارد: اول اینکه خارق العاده و برخلاف جریان طبیعی حوادث در جهان است. دوم اینکه مدعی نبوت فقط با اتکا به قدرت و اذن الهی و بدون اینکه در این مورد از کسی آموزش دیده یا تمرین و ممارستی داشته باشد، موفق به انجام آن عمل میشود. و سوم اینکه معارض ندارد، یعنی هیچ کس نمی تواند مثل (و یا برتر از) آن را بیاورد."
سپس نویسنده در مقام ایراد شبهه بر معجزه میگوید:
"سؤال این است که با توجه به تعریف فوق چگونه میتوان معجزه بودن یک فعل شگفت انگیز خاص (مانند تبدیل عصا به اژدها) را اثبات کرد؟ فرض کنید شما در زمان حضرت موسی زندگی میکنید و با ادعای او مبنی بر نبوت او مواجه میشوید و با طلب معجزه از او، در مقابل چشمان شما عصا اژدها میشود، از کجا با قاطعیت (و به نحو برهانی) میفهمید که کار او واقعا مصداق معجزه است ؟ و چگونه بر شما ثابت میشود که: الف - خرق عادت و برخلاف جریان علل و