اعراب، سران قبائل به این نتیجه رسیدند که حداقل در چهار ماه از ماههای سال - که همان رجب، ذی القعدة، ذی الحجة و محرم است و از زمان حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) حرمت ویژه داشته است - از قتل و خونریزی پرهیز نمایند و اسلام نیز به پاس آن ماهها و تأکیدی که بر حفظ دماء دارد، ابتدای به جنگ را در آن چهار ماه، هرچند برای اعلای کلمه حق و توحید، ممنوع شمرده و از این جهت نیز دیه قتل در آن ماهها را تغلیظ نموده است.
تغلیظ دیه در آن ماهها مورد اجماع فقهای شیعه است و ظاهر کلام شیخ (ره) در خلاف مخالفت مالک و ابوحنیفه از علمای اهل سنت با تغلیظ است. آنچه مستند فقهای امامیه در مسأله میباشد روایات، اجماع و احتیاط است. اما اجماع، مدرکی و منشاء آن روایات است و در نتیجه خود به خود اعتباری ندارد، و احتیاط نیز اگر مراد از آن اصل عملی باشد با توجه به وجود روایات نوبت به چنین اصلی نمی رسد و اگر با قطع نظر از روایات باشد مورد بحث، مجرای اصل برائت است؛ زیرا شک در وجوب مازاد بر دیه متعارف، شک در تکلیف زائد است. البته این احتیاط با احتیاطی که در باب دماء مورد توجه شارع است مناسبت دارد. تنها امری که میتواند مستقلا مدرک مسأله محسوب شود روایات مربوطه است که برخی سندا و بعضی دلالة مورد خدشه است و عمده روایتی که عاری از تأمل است و میتوان به آن استناد نمود روایت کلیب اسدی است که: قال سألت اباعبدالله (ع) عن