میباشد. آنچه از ظاهر آیه شریفه (و من قتل مؤمنا خطا فتحریر رقبة مؤمنة و دیة مسلمة الی أهله ) سوره نساء (4)، آیه 92. استفاده میشود این است که همان طور که آزاد کردن بنده وظیفه جانی است، اولا و بالذات پرداخت دیه نیز بر عهده خود اوست، همان گونه که مستفاد از صحیحه زراره وسائل الشیعة، ابواب دیات النفس، باب 3، حدیث 4. همین امر است، ولی با توجه به صحیحه محمد حلبی از امام صادق"وسائل الشیعة، ابواب العاقلة، باب 10، حدیث 1. و دیگر روایات، ضمانت با عاقله است. و این قبیل روایات است که مفاد آن در بدو امر مقداری دور به نظر و ذهن میرسد ولی با شروط ویژه ای که در ثبوت این حکم قرار داده شده، مانند اینکه جنایت نباید با اقرار جانی به ثبوت رسیده باشد یا اینکه باید عاقله، ورثه متمکن جانی باشند، میتوان اصل حکم را به گونه ای معقول و مقبول دانست، زیرا در قتل خطای محض یک جنایتی رخ داده که به دقت عقلی مقصری ندارد، خونی به ناحق ریخته شده که باید به گونه ای جبران گردد و اگر بر عهده جانی گذاشته شود او معمولا توانایی نداشته و از هستی ساقط میشود؛ ولی اگر بین اقوام و خویشان متمکن او تقسیم گردد، هم دیه پرداخت شده و هم بر کسی ضرر قابل توجه وارد نشده است. معمولا برای هرکس یک گرفتاری مهمی پیش آید بستگان او اجتماع میکنند تا او را نجات دهند، این یک امر عقلایی متداول در همه اقوام و ملل میباشد؛ و چون خویشان جانی در معرض وارثیت او میباشند پس در حقیقت همان کسانی که میتوانند از