صفحه ۴۸

پرداخت کرد. و روایت عبدالرحمن بن حجاج و نیز روایت دال بر اینکه پیامبر سنت عبدالمطلب را امضا نمود، احتمال اینکه روایاتی که صد شتر را اصل قرارداده موافق عامه بوده و از روی تقیه صادر شده اند را دفع می‎کند.

[امکان تحول در نوع دیه ها با تحول جوامع ]

البته در اینجا ممکن است کسی بگوید: چه بسا اصل دیه و تقدیر آن به صد شتر از احکام تعبدی محض نیست که حکمت آن مرموز وغیرقابل فهم برای بشر باشد، بلکه بنابر تصریح روایت محمدبن علی بن حسین از امام باقر(ع) که در دسته اول ذکر شد، و نیز روایت عبدالرحمن بن حجاج (دسته هفتم) تقدیر آن به صد شتر به خاطر سنت جاهلیت بود که در اسلام توسط پیامبراکرم (ص) امضا شد. پس با تحول در جامعه و تغییر نظام بادیه نشینی و ظهور جوامع مدرن شهری و ورود بشر به عرصه صنایع گوناگون چه دلیلی وجود دارد که همان حکمی که امضای سنت زمان جاهلیت بود پس از انقضاء آن سنت که درحقیقت مقوم موضوع حکم شارع می‎باشد وجود داشته باشد؟و به عبارت دیگر آیا اطلاق احوالی برای ادله امضای سنت گذشته وجود دارد؟

و این احتمال مستلزم نفی حکم شرعی به طور کلی نمی باشد، بلکه مستلزم آن است که به تناسب حکم و موضوع و با توجه به تعبدی نبودن اصل دیه و ملاحظه حکمت عقلایی آن، بر اساس سنت

ناوبری کتاب