[روایات تخییر و اطلاق آن نسبت به همه زمانها]
و از همه مهمتر این که بر فرض دلالت روایات مربوطه بر تخییر، اطلاق احوالی آنها نسبت به زمان و مکانی که اختلاف فاحش بین قیمت آنها وجود دارد مانند زمان ما معلوم نیست، و مورد بحث را نباید به تخییر بین انتخاب یکی از خصال ثلاث در کفارات و یا تخییر در خواندن سوره بقره مثلا و سوره کوچکی مانند توحید در نمازهای واجب قیاس کرد؛ زیرا درست است که تفاوت بین افراد و مصادیق در دو مسأله فاحش است اما انتخاب هرکدام امری است غیر مالی و شخصی و هیچ ارتباطی به دیگری ندارد؛ ولی دیه، هم امر مالی است و هم مربوط است به طرفین و چه بسا به اطراف متعددی، و یکی از هدف های تشریع دیه رفع خصومت در زمینه انتقام گرفتن و ارضاء مجنی علیه یا وارثان او میباشد و چنین هدفی هرگز در مخیر گذاشتن جانی بین اموری که تفاوت آنها از نظر مالی فاحش است محقق نخواهد شد، بخصوص که میدانیم اکثر افراد در امور مالی کمترین را انتخاب میکنند.
به علاوه در مواردی که شارع چند چیز را مصداق یا اماره چیز دیگری قرار میدهد مانند: علامات کر و علائم سفر و حد ترخص، متفاهم عرفی از ادله آنها این است که همه آنها عرفا نزدیک به هم و