جهت مبادی عقلی و مبانی نقلی دین و مذهب را مورد بازنگری قرار دهند. روشن است که پس از بازنگری و سیر تحقیقی در این مسیر، گاه به نظری مغایر با نظر گذشته رسیده و گاه ضمن تثبیت نظریه در رابطه با دفاع از آن به تبیینی تازه و معقول و مقبول روی میآورند، و هر یک از این دو امر احدی الحسنیین میباشد و به وسیله آن، دین حیاتی دوباره و جانی پرفتوح مییابد؛ و از این روست که اندیشمندان جایگاهی رفیع داشته و به نحوی وارثان انبیایند. سؤالات ارسالی از سوی آن همایش هم نمونه ای مهم و بارز از این قبیل مسائل است که باید به حل آنها همت گمارده شود.
متأسفانه اینجانب به علت تراکم زیاد کارهای علمی از یک سو و ضعف بنیه و مزاج از سوی دیگر فرصت و مجال پاسخگویی تفصیلی و در خور مجامع تحقیقی به سؤالات مزبور را ندارم، ولی به طور اجمال به سه نکته قابل توجه و به دنبال آنها به رؤوس و عناوین کلی مسائل مطروحه اشاره ای مینمایم.
[امکان فهم فلسفه مجازات های اسلامی ]
1 - بنابر نظر عدلیه که قائل به حسن و قبح ذاتی افعال و امکان درک آنها توسط عقل هستند، احکام شریعت به حسب واقع تابع مصالح و مفاسدی است که ملاکات احکام و از سلسله علل آن بوده و احکام حدوثا و بقائا دائرمدار آنهاست. این ملاکها گرچه نسبت به