صفحه ۱۵۳

اکراه اقرار می‎گیرند و آن را مدرک حکم قاضی قرار می‎دهند، برخلاف نظر و سنت شرع مقدس می‎باشد.

همچنین در روایات باب 14 از ابواب زنا از وسائل الشیعة آمده است: هنگام رجم زن زناکار محصنه بیشتر از نصف بدن او نباید در گودال باشد، اما مرد زناکار محصن تا شانه ها در گودال قرار می‎گیرد. و نیز سنگهایی که اصابت می‎شود مطابق روایات همین باب، سنگریزه باشد نه درشت. از لحن این روایات فهمیده می‎شود که زن به خاطر ضعف بنیه جسمی که نسبت به مرد دارد نباید بیشتر از نصف بدنش در گودال باشد تا بتواند فرار کند. و سنگها نیز نباید بزرگ و به شکلی باشد که کشنده باشند، زیرا در این صورت حق و فرصت فرار از آنان از بین می‎رود.

و در روایت 6 باب فوق آمده است: کسی که مورد حد رجم و ضرب (جلد) واقع می‎شود نباید صورت او مورد حد واقع شود و باید از پشت بر او حد جاری گردد. روشن است که اجرای حکم رجم به این روش با داشتن فرصت فرار برای او مناسب تر است زیرا اگر هدف شارع کشتن قطعی شخص مورد رجم بود این هدف با رجم صورت و پیشانی و از پیش رو زودتر حاصل می‎شد چون امکان اصابت سنگها به قلب و دو طرف پیشانی که از مواضع حساس بدن می‎باشند بیشتر بود و از پیش رو هم کمتر فرصت فرار پیدا می‎نمود، در نتیجه زودتر فوت می‎شد. و در مجموع خیلی بعید است که احکام مذکور تعبد محض باشد به نحوی که رمز و فلسفه آن غیرقابل درک باشد.

ناوبری کتاب