است: مقصود از فاحشه منحصرا زنا نمی باشد بلکه شامل هر معصیتی میشود؛ و روایتی را هم در تأیید آن از حضرت امام باقر(ع) نقل کرده است. و ثانیا: بر فرض که مقصود از فاحشه خصوص زنا باشد باید گفت: حکم رجم و هر حد دیگری مربوط به بعد از ثبوت شرعی نزد حاکم جامع الشرایط است، آن هم با آن شرایط سخت و کمیاب که عملا بسیار اندک پیدا میشود؛ زیرا باید چهار عادل عمل زنا و به تعبیر روایات دخول و خروج فرج در فرج را مشاهده نمایند یا اینکه خود مجرم بدون تهدید و اکراه به آن اقرار کند. و آیه مربوط است به موردی که به نظر شوهر، همسر او مرتکب زنا شده است و میخواهد به نحوی از او جدا شود و لذا به او سخت گیری میکند تا بخشی از مهریه اش را به شوهر ببخشد تا او را طلاق دهد، و نظری به ثبوت شرعی رجم نزد حاکم ندارد.
لازم به ذکر است که:
1 - جمله: (الا أن یأتین بفاحشة مبینة ) استثناء از (لاتعضلوهن ) میباشد نه از: (لایحل لکم ان ترثوا النساء کرها) زیرا این جمله اشاره است به سنت جاهلی که زن میت نیز همچون اموال او به ارث برده میشد و آیه شریفه از آن نهی کرده است، آن هم به طور مطلق و بدون استثناء.
2 - و جمله : (و عاشروهن بالمعروف ...) مربوط به تمام زنان است نه فقط آنهایی که زناکار بوده اند. درحقیقت مفاد این جمله این است که با زنان به طور کلی حتی آنهایی که مورد کراهت شوهران هستند باید با معروف و خوبی و عدالت عمل کنند؛ زیرا چه بسا چیزهایی که انسان از آنها کراهت دارد ولی خیر او در آنهاست.