لاجل معلولیته و ضعفه الوجودی و له مرتبته و درجته المخصوصة . 
 و علیه فان نظام الوجود عبارة عن وجود کامل لا متناه مستقل جامع لکل الکمالات، و له مظاهر لیست مستقلة عنه بل حقیقة ذاتها فی الحدوث و البقاء عین التعلق و الارتباط به، کالشئ المستقل الذی یعکس الظل، او المصباح الذی یرسل النور. 
 و مثل هذا الوجود اللامتناهی، واجب الوجود بذاته و عین الوجوب والضرورة الازلیة، غنی عن الغیر، بل لا یمکن تصور غیر له سوی اشعاعاته و ظهوراته المنبثقة من صقع ذاته. 
 کما قال الشاعر سعدی الشیرازی (ره): 
 
 ره عقل جز پیچ در پیچ نیست ____ بر عارفان جز خدا هیچ نیست   توان گفتن این با حقیقت شناس ____ ولی خرده گیرند اهل قیاس   که پس آسمان و زمین چیستند ____ بنی آدم و دیو و دد کیستند   پسندیده پرسیدی ای هوشمند ____ بگویم گر آید جوابت پسند   که هامون و دریا و ماه و فلک ____ پری، آدمیزاد و دیو و ملک   همه هرچه هستند از آن کمترند ____ که با هستی اش نام هستی برند   عظیم است پیش تو دریا به موج ____ بلندست خورشید تابان به اوج   ولی اهل صورت کجا پی برند ____ که اصحاب معنا به ملکی درند   که گر آفتابست یک ذره نیست ____ وگرهفت دریاست یک قطره نیست   چو سلطان عزت علم برکشد ____ جهان سربه جیب عدم درکشدبوستان سعدی.