صفحه ۶۸

نقل کرده است که در مدینه قحطی شدیدی شد و مردم به عایشه شکایت کردند، عایشه گفت: به قبر پیامبر(ص) توجه کنید و روزنه ای به سوی آسمان قرار دهید که مانع بین قبر و آسمان نباشد.

مردم همین کار را انجام دادند، به قدری باران آمد که از زمین گیاه رویید و شتران بسیار فربه و چاق شدند.ج 1، ص 43.

3 - توسل عمر به عباس عموی پیامبر(ص)

حاکم در مستدرک از فرزند عمر نقل کرده که عمر در سال "رمادة" که در اثر نیامدن باران بر مردم سخت می‎گذشت به عباس متوسل شد و گفت: "اللهم هذا عم نبیک العباس نتوجه الیک به فاسقنا".

پس زمانی نگذشت که خداوند مردم را سیراب نمود. آنگاه عمر در خطابه ای به مردم گفت: ای مردم پیامبرخدا(ص) برای عباس می‎دید آنچه را که فرزند برای والد خویش می‎بیند، او را تعظیم و تجلیل می‎نمود و قسمش را تصدیق می‎کرد. پس در مورد عباس به پیامبرخدا(ص) تأسی نمایید و او را وسیله به سوی خداوند قرار دهید در آنچه بر شما وارد شده است.المستدرک، ج 3، ص 334.

ناوبری کتاب