صفحه ۹۹

کاشته، پرسیده شد، حضرت فرمود: "آنها برای اوست و برای اوست پاداش اطاقهایی که ساخته، و باید در آنچه با آب باران، یا سیل بیابان یا چشمه سیراب می‎شود یک دهم و آنچه با دلو و شتران ابکش سیراب می‎شود یک بیستم [به عنوان زکات ] بپردازد."لیس به بأس، قد ظهر رسول الله (ص) علی اهل خیبر فخارجهم علی ان یترک الارض فی ایدیهم یعملونها و یعمرونها فلا اری بها بأسا لوانک اشتریت منها شیئا و ایما قوم احیوا شیئا من الارض و عملوها فهم احق بها و هی لهم. وسایل ‏118/11، ابواب جهاد عدو، باب 71، حدیث 2.

در اینجا امام (ع) در مقام بیان چیزهایی که بر احیا کننده است تنها به ذکر زکات اکتفا کرده و این تقریبا صراحت دارد در اینکه رقبه زمین ملک احیا کننده است و دیگر امام جز دریافت زکات ارتباطی با زمین ندارد.

و مانند این صحیحه روایات بسیار دیگری است که در آن به ذکر زکات در غلات اکتفا شده است، به ویژه در مواردی که زمین موات قسیم زمین خراج قرار گرفته که در آن، هم عنوان قرار داد و هم زکات مطرح است، همانند روایت صفوان و بزنطی، که می‎توان در وسایل بدان مراجعه نمود.وسایل ‏330/17، کتاب احیاء موات، باب 4، حدیث 1.

بر این پایه هر دو دسته از روایات در تعارض با هم ساقط می‎شوند، و مرجع نهائی روایات بسیاری است که پیش از این از طریق فریقین خوانده شد که به مقتضای "لام" ظهور در تملک رقبه زمین برای احیا کننده داشت.

و این روایات طرف معارضه با روایات صحیحه سه گانه نیست، زیرا ظهور اطلاق نمی تواند با صریح معارضه ای داشته باشد.

و در باب تعارض ذکر شده است که هر گاه دو دسته از روایات با هم متعارض بودند و مثلا یک دسته صریح در نفی بود و دسته دیگر دو نوع بودند، یک نوع صریح در اثبات و یک نوع ظاهر در آن، در این صورت ما ملتزم به سقوط همه روایات در رتبه واحده نمی شویم، زیرا ظاهر نمی تواند در برابر صریح مقاومت کند، بلکه دو دسته روایت صریح در مقام معارضه ساقط می‎شوند، آنگاه در مقام عمل به روایات ظاهر مراجعه می‎شود.

ناوبری کتاب