برای تو حلال قرار دادیم، مالت را نزد خود نگاهدار. و هر چه در دست شیعیان ما از زمین است برای آنان حلال است تا آنگاه که قائم ما قیام کند، و مالیات آنچه را که در دست آنان است دریافت کند و زمین را در دست آنان باقی میگذارد. و اما آنچه در دست غیر آنان است کسب آنان از زمین بر آنان حرام است تا آنگاه که قائم ما قیام کند و زمین را از دست آنان بازستاند و با حقارت آنان را بیرون راند.
عمر بن یزید گوید: ابوسیار به من گفت: من از اصحاب ثروت و کسانی که کارهایی بر عهده دارند کسی را سراغ ندارم که چون من مال حلال مصرف کند، مگر کسانی که اموالشان بر آنان حلال شده است.تذکره 403/2.
شیخ نیز مانند این روایت را نقل کرده است.عن ابی جعر(ع) قال: وجدنا فی کتاب علی (ع): ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین. انا و أهل بیتی الذین اورثنا الارض و نحن المتقون، و الارض کلها لنا فمن احیا ارضا من المسلمین فلیعمرها و لیؤد خراجها الی الامام من اهل بیتی، و له ما اکل منها، فان ترکها او اخربها فاخذها رجل من المسلمین من بعده فعمرها و احیاها فهو احق بها من الذی ترکها، فلیود خراجها الی الامام من اهل بیتی و له ما اکل منها، حتی یظهر القائم (ع) من اهل بیتی بالسیف فیحویها و یمنعها و یخرجهم منها کما حواها رسول الله(ص) و منعها، الاما کان فی ایدی شیعتنا فانه یقاطعهم علی ما فی ایدیهم و یترک الارض فی ایدیهم. وسایل 329/17، کتاب احیاء موات، باب 3، حدیث 2.
سند این روایت صحیحه است، و شرح آن به هنگام بحث از روایات تحلیل در مباحث همین کتاب گذشت. از این روایت استفاده میشود که زمین به طور مطلق که بخشی از آن زمینهای موات است از آن امام است و آنان آن را برای شیعیانشان مباح کرده اند و گرفتن حقوق مالی و حتی بازگرداندن اصل آن، حق آنان است و این خود دلیل بر این است که رقبه زمین ملک افراد نمی شود و زمین همچنان ملک امام باقی است. بله، ما احتمال دادیم که الف و لام در "الارض" برای استغراق نباشد بلکه الف و لام عهد باشد و اشاره به زمین بحرین باشد که سواره و پیاده ای برای گرفتن آن تاخته نشده همانگونه که در موثقه سماعه آمده است.عن عمر بن محمد بن یزید، قال: سمعت رجلا من اهل الجبل یسأل ابا عبدالله(ع) عن رجل اخذ ارضا مواتا ترکها اهلها فعمرها و کری انهارها و بنی فیها بیوتا و غرس فیها نخلا و شجرا. قال: فقال ابو عبدالله(ع): کان امیرالمؤمنین (ع) یقول: من أحیا ارضا من المؤمنین فهی له، و علیه طسقها یؤدیه الی الامام فی حال الهدنه، فاذا ظهر القائم (ع) فلیوطن نفسه علی ان تؤخذ منه. وسایل 382/6، ابواب انفال، باب 4، حدیث 13.