بدان است تا هنگامی که به آبادانی آن همت میگمارد. پس اگر آن را رها کرد تا ویران شد و دیگری آن را احیا کرد احیا کننده مالک میشود. و هنگامی که امام (ع) ظهور کرد میتواند از وی رفع ید کند."جوامع الفقهیه 523/ (=چاپ دیگر 585/).
ما پیش از این احتمال دادیم که مجموع سخن ایشان lمحقق ] تا آنجا که میفرمایند "و اگر امام غایب باشد" مربوط به زمان حضور است و مراد از اجازه، اجازه در تملک است. و در زمان غیبت چون اجازه نیست احیا تنها موجب احقیت میگردد.
12 - مانند همین مطلب در کتاب مختصر آمده است، در مبحث احیاء موات این "کتاب پس از بیان معنی موات و اینکه اینگونه زمینها برای امام است مینویسد: "و با اجازه او با احیا مالک میشود، و اگر امام غایب باشد کسی که به احیاء آن پیشی گیرد بدان سزاوارتر است و با وجود امام برای اوست که از وی رفع ید کند."جوامع الفقهیه 540/ (=چاپ دیگر 602/).
13 - در احیاء الموات تذکره آمده است: "برای کسی احیای آن جز با اجازه وی جایز نیست، پس اگر کسی بدون اجازه وی بدان پیشی گرفت و آن را احیا کرد مالک آن نمی شود. و اگر احیا در زمان غیبت امام (ع) باشد احیا کننده تا هنگامی که به آبادی آن همت میگمارد بدان سزاوارتر است، پس اگر آن را رها کرد تا آثار آن از بین رفت و دیگری آن را احیا کرد، وی مالک آن میشود، و چون امام (ع) ظهور کرد، میتواند از وی رفع ید کند بر اساس آنچه پیش از این گفتیم."سرایر 111/. و مانند این مطلب را در جای دیگر نیز گفته است.شرایع 271/3_272 (= چاپ دیگر 791/_792، جز 4). از همه این کلمات استفاده میشود که در زمان غیبت زمین موات به ملکیت کسی در نمی آید، و این همان چیزی است که اکنون مورد ابتلای ماست.