صفحه ۸۷

بدان است تا هنگامی که به آبادانی آن همت می‎گمارد. پس اگر آن را رها کرد تا ویران شد و دیگری آن را احیا کرد احیا کننده مالک می‎شود. و هنگامی که امام (ع) ظهور کرد می‎تواند از وی رفع ید کند."جوامع الفقهیه 523/ (=چاپ دیگر 585/).

ما پیش از این احتمال دادیم که مجموع سخن ایشان lمحقق ] تا آنجا که می‎فرمایند "و اگر امام غایب باشد" مربوط به زمان حضور است و مراد از اجازه، اجازه در تملک است. و در زمان غیبت چون اجازه نیست احیا تنها موجب احقیت می‎گردد.

12 - مانند همین مطلب در کتاب مختصر آمده است، در مبحث احیاء موات این "کتاب پس از بیان معنی موات و اینکه اینگونه زمینها برای امام است می‎نویسد: "و با اجازه او با احیا مالک می‎شود، و اگر امام غایب باشد کسی که به احیاء آن پیشی گیرد بدان سزاوارتر است و با وجود امام برای اوست که از وی رفع ید کند."جوامع الفقهیه 540/ (=چاپ دیگر 602/).

13 - در احیاء الموات تذکره آمده است: "برای کسی احیای آن جز با اجازه وی جایز نیست، پس اگر کسی بدون اجازه وی بدان پیشی گرفت و آن را احیا کرد مالک آن نمی شود. و اگر احیا در زمان غیبت امام (ع) باشد احیا کننده تا هنگامی که به آبادی آن همت می‎گمارد بدان سزاوارتر است، پس اگر آن را رها کرد تا آثار آن از بین رفت و دیگری آن را احیا کرد، وی مالک آن می‎شود، و چون امام (ع) ظهور کرد، می‎تواند از وی رفع ید کند بر اساس آنچه پیش از این گفتیم."سرایر 111/. و مانند این مطلب را در جای دیگر نیز گفته است.شرایع ‏271/3_272 (= چاپ دیگر 791/_792، جز 4). از همه این کلمات استفاده می‎شود که در زمان غیبت زمین موات به ملکیت کسی در نمی آید، و این همان چیزی است که اکنون مورد ابتلای ماست.

ناوبری کتاب