صفحه ۸۱

شما در اینگونه زمینها دارد ولی دلالت ندارد بر این که می‎توانید آن را با خرید و فروش تملک کنید، پس اگر خرید و فروش صحیح نباشد چیزهایی که فرع آن است مانند وقف و مهر قراردادن و بخشش و اموری مانند اینها نیز صحیح نیست.

در پاسخ وی گفته می‎شود: ما پیش از این زمینها را به سه دسته تقسیم کردیم: زمینهایی که اهل آن مسلمان شده اند که در دست آنان باقی می‎ماند و زمینهایشان ملک آنان است، و اینگونه زمینها را می‎توان خرید و فروش کرد. و اما زمینهایی که با جنگ گرفته شده یا اینکه اهل آن بر سر آن مصالحه کرده اند، ما می‎توانیم آنها را خرید و فروش کنیم، چون ما هم در آنها بهره ای داریم چونکه آنها متعلق به مسلمانان است، و بر این زمینها خرید و فروش از این جهت صحیح است. و اما انفال و آنچه جاری مجرای آن است تملک آن به وسیله خرید و فروش صحیح نیست، بلکه تنها تصرف در آن برای ما مباح شمرده شده است."مغنی ‏154/6.

در ارتباط با فرمایش ایشان باید گفت: زمینهای خراج ملک عنوان مسلمانان است نه اشخاص بصورت مشاع، تا گفته شود هر فرد از آنان بخشی از آن را دارد. بله، دربحث اراضی مفتوح عنوه گفته شد چیزهایی که مخصوص زارع است را می‎توان فروخت، چیزهایی مانند ساختمان، درخت، مرز و... و حداقل می‎تواند حق اختصاص خود را بفروشد، همانگونه که بین کشاورزان که در روستاها مالک رقبه زمین نیستند متداول است، و ما بر همین اساس در آنجا روایات مختلف باب را جمع کرده ایم.

و ظاهر کلام اخیر ایشان این است که نمی توان رقبه زمین انفال را تملک کرد و نمی توان آن را فروخت یا خرید.

ولی اشکالی که بر سخن ایشان وارد است این است که زمین انفال به طور قطع کمتر از زمین خراج نیست، پس هنگامی که نقل و انتقال در زمین خراج به لحاظ حق زراعت

ناوبری کتاب