صفحه ۷۶

وی مهلت داده می‎شود، تا زیانی به وی وارد نشود. و زمان آن به سه روز [یا سه سال ] معین نمی شود، بلکه این به نظرحاکم است.پس اگرآن زمان گذشت وبه آبادانی آن نپرداخت حق وی باطل می‎شود، و اگر مهلت خواست ولی عذری برای تأخیر نداشت مقتضای عبارت اصل روضه این است که به وی مهلت داده نمی شود. و سبکی گوید: اگر امام می‎داند که وی عذر برای تأخیر در احیا ندارد زمین را در همان وقت از وی باز پس می‎گیرد، و نیز اگر مدت طولانی نگذشته ولی مشخص است که از آباد کردن آن صرفنظر کرده است."وسایل ‏329/17، ابواب احیاء موات، حدیث 2.

5 - باز در همان کتاب به نقل از آن [الاسعاد] آمده است: "سنگچین باید به اندازه توان احیا باشد. بلکه باید به اندازه نیاز خود اکتفا کند، تا بر مردم تنگی حاصل نشود. پس اگر بیش از توان احیاء سنگچین کرد یا بیش از نیاز خود تصرف نمود، دیگری می‎تواند آن بخش زاید بر توان یا نیاز او را احیا کند، همانگونه که در روضه این نظر تقویت شده است."تذکره ‏411/2. در ارتباط با مباحث فرعی تحجیر به کتاب مغنی نیز می‎توان مراجعه نمود.تذکره ‏411/2.

6 - کلینی، از عده ای از اصحاب ما، از سهل بن زیاد، از ریان بن صلت، - یا مردی به نقل از ریان - از یونس، از عبدصالح (امام موسی بن جعفر(ع" روایت نموده که فرمود: زمین از آن خداوند است که آن را وقف بندگان خود کرده، پس کسی که زمین را سه سال پی در پی بدون دلیل معطل گذاشت از دست او گرفته می‎شود و به دیگری واگذار می‎گردد. این روایت را شیخ نیز به سند خود از سهل آورده است.جواهر ‏59/38.

7 - کلینی و شیخ، از علی بن ابراهیم، از پدرش، از اسماعیل بن مرار، از یونس، از

ناوبری کتاب