چوب. ولی در این مورد دیگر زدن سقف لازم نیست. و کارگذاشتن در برای خانه و باربند لازم نیست. و برخی گفته اند لازم است ولی ظاهرا لزومی ندارد.
و اما احیاء زمین برای کشاورزی به این است که اطراف آن خاکها را جمع کند که عرفا به آن "مرز" میگویند و برای آن آب پیش بینی کنی با احداث قنات یا چاه یا چشمه و نیز کشیدن جویها برای آبیاری آن که این سه چیز در احیاء زمین برای کشاورزی شرط است. و برخی گفته اند باید کشاورزی و کشت هم در آن صورت گیرد، تا مفهوم احیا محقق شود، ولی صحیح این است که این دیگر شرط نیست، همانگونه که ساکن شدن در خانه نیز شرط احیاء خانه نیست.
و اما اگر زمین را برای کاشتن درخت احیا کند در این صورت احیا آن بدین است که در آن درخت بکارد و آب را به پای آن برساند، که اگر اینگونه کرد آن را احیا کرده و اگر احیا کرد و مالک آن شد مرافق آن را نیز مالک میشود، چون اصلاح زمین جز با در اختیار داشتن آنها امکان پذیر نیست."جواهر 32/38.
باید گفت: ظاهر کلام ایشان این است که صدق احیا به حسب موارد مختلف و متفاوت است برای خانه و مسکن دیوارکشی و سقف زدن لازم است، اما برای ساختن باربند تنها کشیدن دیوار کافی است. برای ایجاد مزرعه ایجاد مرز و کندن جوی و بردن آب شرط است، و برای ایجاد باغ ایجاد مرز و بردن آب و کاشتن درخت.
و ظاهرا در زمین کشاورزی پیش بینی و تهیه آب کافی است و لزومی ندارد آب فعلا بر روی زمین جاری شود، بلکه بسا در زمینهای دیم نیاز به آبیاری نداشته باشد و با آب باران آبیاری شود.
ظاهرا آنچه مرحوم شیخ در سخنانشان یادآور شده اند از باب مثال است، زیرا بنای مغازه و مخازن و کارگاه و کارخانه و مدارس و دانشگاه و ادارات و بانکها و... از اموری