است که در این مورد نیز مانند دیگر مفاهیم عرفی مصادیق متشابهی وجود داشته باشد.
تعابیر فقها نیز در این باره متفاوت است اگر چه برخی به یکدیگر نزدیکتر است.
[سخنان فقها درباره احیاء موات ]
1 - شیخ در کتاب احیاء موات مبسوط گوید: "و اما آنچه که بدان احیا صورت پذیرد در شرع چیزی وارد نشده که بیان کند چه چیز احیا است و چه چیز احیا نیست جز اینکه چون پیامبر اکرم (ص) میفرماید: "هر که زمینی را احیا کند از آن اوست" و در لغت معنی آن یافت نمی شود، در اینجا باید به عرف و عادت مراجعه کرد؛ پس آنچه را مردم در عادت خودشان احیا میشناختند آن احیا است و زمین های موات با انجام آن احیا میشود و به ملکیت در میآید، همانند این جمله که میفرماید: "خریدار و فروشنده اختیار فسخ معامله را دارند تا هنگامی که پراکنده نشده اند" و آن حضرت از فروش چیزی که در اختیار قرار نمی گیرد نهی فرمود، و این که فرمود: "حکم قطع دست سارق اجرا نمی شود، مگر در صورتی که قیمت مال مسروق به اندازه قیمت سپر (یعنی یک چهارم دینار) برسد"دروس 294/.که در همه این امور باید به عرف و عادت مردم مراجعه شود." پس در مسأله ما نحن فیه یعنی: احیاء زمین برای خانه یا باربند احشام یا کشاورزی بدین گونه است: احیاء زمین برای خانه، به کشیدن دیوار در اطراف زمین و زدن سقف بر روی آن است، پس اگر چنین کاری انجام داد آن را احیا کرده است و آن زمین به ملکیت مستقروی در آمده است، و فرقی نمی کند که دیوارهای آن با گل باشد یا آجر یا گچ یا چوب. و اما اگر بخواهد باربند بسازد، احیاء آن به این است که دیواری به دور زمین بکشد چه با آجر یا خشت یا گل یا