در کلام جماعتی مانند مسالک و جز آن ادعای اجماع بر آن شده است.مغنی 151/6." ما بحث پیرامون تحجیر و احکام آن را در مسأله آینده مورد بحث قرار خواهیم داد.
[سخنان تذکره و دروس در مسأله احیا]
در تذکره مطالبی آمده که خلاصه آن با حفظ الفاظ وی اینگونه است: "فصل دوم در شرایط احیا است، و آن پنج [شش ]چیز است:
1 - اینکه دست مسلمانی بر زمینی نباشد، زیرا این مانع احیاء زمین برای غیر متصرف است، و اگر احیاء آن رو به ویرانی نهاده باشد باز احیاء آن جایز نیست، چونکه آن ملک فرد معینی بوده، با نظریه های مخالفی که در این مسأله وجود دارد و ما پیش از این بدان پرداختیم.
2 - حریم ملک آبادی نباشد، زیرا مالک زمین آباد مکانهایی که از مرافق زمین خویش است را مالک میباشد مانند راهی که به ملک خویش رفت و آمد میکند. و نمی توان راه ملکی را تصرف کرد، چون موجب زیان است که به اجماع نفی شده است. و نیز راه آب و راههائی که به زمین آباد منتهی میشود و جایگاه ریختن کود و زباله و خاک انداز و جایگاه ابزار آلات و هر چه که به مصالح آن زمین تعلق دارد، و من در این زمینه اختلافی بین فقهای شهرها نمی یابم و هر چه که متعلق به مصالح ملک آباد شده است و نیز هر چه متعلق به مصالح روستاست، مانند دیوارها و حفاظ اطراف، چراگاه روستا، مکان جمع آوری هیزم، راهها، سیل گیرها و... اینگونه زمینها را احیاء آن جایز نیست و کسی با احیا مالک آن نمی شود. و نیز حریم جوی ها و قناتها و خانه ها و چشمه. و هر زمین به ملکیت درآمده، احیاء چیزهایی که متعلق به مصالح آن است جایز نیست.
این از چیزهایی است که اختلافی در آن نیست، اختلاف در این است که آیا