نمی توان مزاحمتی برای صاحبان حق در جهت چرای گوسفندان ایجاد کرد، اما دیگر انتفاعات را دلیلی بر منع آن نداریم، و این خود بهترین گواه است بر اینکه رقبه حریم به ملکیت در نمی آید و الا تصرف در آن به هیچ وجه جایز نبود. و در اینجا نکته ای است شایان توجه.
در مورد حکم حریم آبادی ها و روستاها میتوان به مغنی ابن قدامه مراجعه نمود.وسایل 331/17، ابواب احیاء موات، باب 5 حدیث 1. و نیز ابواب احیاء موات، باب 7 حدیث 3.
در کتاب مغنی آمده است:
"و آنچه نزدیک به زمینی است که آباد شده و به مصالح آن تعلق دارد مانند راهها، سیل گاه، جایگاه ریختن زباله، خاک انداز، جایگاه ابزار آلات، بدون هیچ اختلافی در مذهب، احیاء آن جایز نیست، و نیز آنچه جزء مصالح روستا است مانند کرانه ها، چراگاهها، جایگاه جمع آوری هیزم، راهها، سیل گاهها با احیا به ملکیت در نمی آید، و در میان اهل علم کسی که مخالف این نظر باشد را نمی شناسم، و نیز حریم چاه و نهر و چشمه؛ و هر چیزی که ملک کسی است و به مصالح آن مربوط میباشد احیاء آن جایز نیست."ر،ک : وسایل 336/17، ابواب احیاء موات، باب 9 حدیث 2.
در جواهر ذیل شرط سوم، پس از نقل گفتار مرحوم محقق که میگوید: "ساختن و تعمیر عبادتگاه (مشاعر) که زیانی بدان نمی رساند بی اشکال است" مینویسد: "این سخن غریبی است، بلکه میتواند منافی ضروری باشد، بلکه گشودن این باب باعث بیرون رفتن این اماکن مقدس از جایگاه اصلی آن میگردد."جواهر 35/38و36.
البته اگر ساختن بنا در عبادتگاهها (مشاعر) و تملک آن در نهایت باعث ایجاد ممنوعیت برای استفاده از آن گردد ظاهرا اشکال صاحب جواهر وارد است، ولی اگر مقصود ساختن بنا در آن است تا در مواقع سرما و گرما افراد در امان باشند و مانع