میگویند گوینده در مقام بیان و تفهیم است.(همان گونه که عقلا میگویند وی توجه داشته و ناهوشیار نیست) پس کلام مفید اطلاق است مگر خلافش ثابت شود.
مقام ثبوت، بحث از امکان وجود چیزی است که آیا به طور کلی چنین مسئله ای در عالم تصور امکان و یا صحت وجود دارد یا نه و پس از ثبوت، در مرحله اثبات از این بحث میشود که برای این مسئله آیا دلیلی وجود دارد یا نه ؟
مقدمات حکمت: یک اصطلاح اصولی است و بیشتر علمای اصول آن را سه چیز میدانند. یک : احراز این معنی که مولی در مقام بیان بوده، دوم: عدم وجود چیزی که دلالت داشته باشد که این کلام مقید است، سوم: قدر متیقنی در بین نباشد، که در این صورت با احراز این سه مقدمه نتیجه میگیریم که چون مولی حکیم است باید از کلام او مطلق اراده شود.
مقید: بسته شده و بندشده و به زنجیر کشیده شده، باقید و شرط، مقابل مطلق. اطلاق و تقیید دو صفت نسبی معنا هستند که به اعتبار اتحاد لفظ و معنا به لفظ نسبت داده میشوند، نسبی بودن آنها به خاطر این است که لفظ ممکن است از جهتی مطلق و از جهت دیگر مقید باشد مثلا هر گاه لفظ بنده را به قید ایمان به کار ببریم از جهت ایمان مقید است ولی از جهت زن یا مرد بودن یا سیاه و سفید بودن و غیره مطلق است.
ملاکات احکام: ملاک یعنی علت و منشاء، ملاک یا تنصیصی است یا تردیدی یا تشبیهی. 1 - ملاک تنصیصی: وقتی که ملاک و علت قطعی حکم از طرف شارع مشخص شده