مسأله چهارم: شرایط احیا
ما پیش از این گفتیم که شرط جواز احیا و تأثیر آن، اجازه امام به صورت خصوصی یا عمومی است، زیرا این مقتضای این مفهوم است که زمین برای امام است، در اینجا شرایط دیگری نیز هست که فقها متعرض آن شده اند و مناسب است در اینجا بدان بپردازیم، اما چون مفصل است و جایگاه آن کتاب "احیاء موات" است در اینجا به ذکر عبارت شرایع و برخی عبارت های دیگر همراه با توضیحی از خود میپردازیم، و تفصیل آن را به جایگاه خود وا میگذاریم. محقق در کتاب احیاء موات شرایع میگوید: "برای تملک زمین به واسطه احیا پنج شرط وجود دارد:
1 - اینکه دست مسلمانی بر آن نباشد، که در این صورت تنها کسی که آن را تصرف کرده میتواند آن را احیا کند.
2 - حریم ملک آبادی نباشد، بدینگونه که در راه، یا راه آب، یا حریم چاه و دیوار... باشد.
3 - زمینی نباشد که آنجا را شرع جایگاه عبادت شناخته است، مانند سرزمین عرفات و منی و مشعر؛ زیرا شرع این مکانها را جایگاه عبادت دانسته و تصرف تملیک آن موجب از دست رفتن این مصلحت میشود، اما اگر بناهایی در آن بنا شود که زیانی به این هدف نزند و منتهی به تنگی آن نگردد، و آنگونه که عبادت کنندگان بدان نیازمندند مورد استفاده قرار گیرد مانند بنائی کوچک و جزئی مانعی ندارد.
4 - از زمینهایی نباشد که امام اصل آن را - هر چند موات و بدون تحجیر باشد - به کسی واگذار کرده است، همانگونه که پیامبر(ص) خانه ها و زمینهای حضرموت و