حکم موقت: گاهی یک حکم فقط در زمانی خاص بکار میرود نه در همه زمانها، که به آن حکم موقتی میگویند. مثلا زکات به حسب تشریع اولی در اختیار امام (ع) میباشد که بوسیله آن، حاجتها و نیازهای مردمی را که تحت حاکمیت او هستند بر طرف مینماید، اما وقتی نااهلان متصدی حکومت شدند و زکاتها در غیر مصارفشان صرف گردید و شیعه در محرومیت باقی میماند، در این موقع امام (ع) به شیعیان دستور فرمودند که زکاتشان را فقط در بین فقرای خود تقسیم کنند، که این یک اجازه و حکم موقتی است برای شرایط خاص نه برای همه زمانها.
حکم واقعی: اصطلاحی است اصولی: و آن عبارت از حکمی است که منبعث از امر واقعی باشد. با توجه به چگونگی جعل و تشریع احکام شرعی، هرگاه فقیه و مکلف آگاه به حکم واقعی میگردد، بدین گونه که از منابع اساسی دست یافتن به احکام شرعی واقعی یا یه تعبیر اصولیین از حکم الله واقعی آگاه گردید و بدان علم و قطع پیدا کرد، در این صورت تردیدی در فعلیت و تنجز آن حکم معلوم برای مکلف نیست و الزام آور است.
حیثیت تقییدیه و تعلیلیه: مقصود از کلمه حیثیت صفات و عناوین است که در مقام تشریع و قانونگذاری دو نوع متصور است یکی اینکه صفتی دخیل در ثبوت حکمی برای موضوعی باشد به شکلی که موضوع واقعی و اصلی همان صفت باشد و دیگری اینکه موضوع اصلی موصوف به آن صفت باشد و آن صفت دخالتی در موضوعیت برای حکم نداشته باشد، قسم اول را اصطلاحا حیثیت تقییدیه و دومی راتعلیلیه میگویند.
حکومت: اصطلاحی است اصولی و معنی آن مقدم بودن یک دلیل بر دلیل دیگر