صفحه ۴۱۲

حکم موقت: گاهی یک حکم فقط در زمانی خاص بکار می‎رود نه در همه زمانها، که به آن حکم موقتی می‎گویند. مثلا زکات به حسب تشریع اولی در اختیار امام (ع) می‎باشد که بوسیله آن، حاجتها و نیازهای مردمی را که تحت حاکمیت او هستند بر طرف می‎نماید، اما وقتی نااهلان متصدی حکومت شدند و زکاتها در غیر مصارفشان صرف گردید و شیعه در محرومیت باقی می‎ماند، در این موقع امام (ع) به شیعیان دستور فرمودند که زکاتشان را فقط در بین فقرای خود تقسیم کنند، که این یک اجازه و حکم موقتی است برای شرایط خاص نه برای همه زمانها.

(مبانی - ج 6، ص 75)

حکم واقعی: اصطلاحی است اصولی: و آن عبارت از حکمی است که منبعث از امر واقعی باشد. با توجه به چگونگی جعل و تشریع احکام شرعی، هرگاه فقیه و مکلف آگاه به حکم واقعی می‎گردد، بدین گونه که از منابع اساسی دست یافتن به احکام شرعی واقعی یا یه تعبیر اصولیین از حکم الله واقعی آگاه گردید و بدان علم و قطع پیدا کرد، در این صورت تردیدی در فعلیت و تنجز آن حکم معلوم برای مکلف نیست و الزام آور است.

(دایرة المعارف تشیع - ج 6، ص 422)

حیثیت تقییدیه و تعلیلیه: مقصود از کلمه حیثیت صفات و عناوین است که در مقام تشریع و قانونگذاری دو نوع متصور است یکی اینکه صفتی دخیل در ثبوت حکمی برای موضوعی باشد به شکلی که موضوع واقعی و اصلی همان صفت باشد و دیگری اینکه موضوع اصلی موصوف به آن صفت باشد و آن صفت دخالتی در موضوعیت برای حکم نداشته باشد، قسم اول را اصطلاحا حیثیت تقییدیه و دومی راتعلیلیه می‎گویند.

(مبانی - ج 1، ص 204)

حکومت: اصطلاحی است اصولی و معنی آن مقدم بودن یک دلیل بر دلیل دیگر

ناوبری کتاب