صفحه ۴۰۲

تسعیر: بمعنی، نرخ گذاری. محمد بن علی بن الحسین (ع). قال: "قیل للنبی (ص): لو سعرت لنا سعرا، فان الاسعار تزید و تنقص...(وسائل: ج 17، ص 431)

(معارف و معاریف - ج 3، ص 559)

تشریع: در لغت یعنی قانونگذاری. و در اصطلاح عبارت است از: نسبت دادن قول یا فعلی به شرع، بدون دلیل معتبر. تشریع اقسام مختلفی دارد که برخی از آنها حرام است و برخی حرام نیست. قسم حرام از تشریع آن است که کاری را بکند که از دین نیست با جزم به اینکه این کار از دین است، بنابراین، اگر عملی را به امید اینکه نزد شارع مطلوب است انجام داد، یا فعلی را ترک کرد به امید اینکه این فعل مبغوض شارع است، این از قسم تشریع حرام نیست. بدعت نیز به معنای تشریع است و همان احکام تشریع را دارد. پس بدعت و تشریع عبارتند از اینکه کسی کاری را که از دین نیست به عنوان دین و به نام دین انجام دهد، یا سبب شود که دیگری چنین کاری بکند.

(فرهنگ اصطلاحات اصول، ج 1، ص 228)

تضییع حقوق: تضییع ضایع کردن و مهمل گردانیدن چیزی را گویند و در حقوق و فقه به سه قسم تقسیم می‎شود 1 - قسمتی که قابل اسقاط و انتقال باشد مثل حق خیار و حق قصاص. 2 - قابل اسقاط بوده و قابل انتقال نباشد مثل حق شفعه. 3 - قابل اسقاط و انتقال نباشد مثل جلوس در مساجد و عبور در معابر و امثال اینها. و تضییع حقوق یعنی از بین بردن و ضایع کردن حقها.

(فرهنگ معارف و معاریف اسلامی - ج 2، ص 228)

(تعارض)، (ورود)، (حکومت)، (تخصیص) به طور اجمال: مفاد دلیل نسبت مطابقی بین موضوع و محمول است وقتی می‎گوئیم الصلوة واجبه نسبت حکم که وجوب صلوة باشد مفاد دلیل است هیچوقت دلیل متعرض مفاد موضوع یا مفاد محمول خودش نیست یعنی الصلوة واجبة نمی گوید، صلوة چیست و نمی گوید وجوب یعنی چه ؟ اینها را باید از خارج بفهمیم حال اگر نسبت دلیلی با نسبت دلیل

ناوبری کتاب