صفحه ۳۹

"برای مرد چیزی نیست جز آنچه امام وی برای وی بپسندد" که به نقل از خلاف و دیگر کتابها این روایت را خواندیم، در کنز العمال نیز آمده است: "همانا برای مرد آن چیزی خوش آیند است که امام وی بپسندد."احکام سلطانیه 177/.

اگر گفته شود: ظاهر روایات احیا با همه زیادی آن جواز احیا و ایجاد احقیت و بلکه ملکیت است بدون آنکه نیازی به اجازه گرفتن داشته باشد، پس احیا سبب تام ملکیت است و حمل این روایات برجواز بشرط تحصیل اذن خلاف ظاهر است.

در پاسخ باید گفت: دلالت این اخبار بر سببیت تامه ممنوع است. بلکه اینها تنها به اقتضا دلالت دارد. و لذا به شرطهای دیگر نیز مشروط است که بعدا بدان اشاره خواهیم کرد. علاوه بر اینکه از آنها به التزام و نیز به دلالت اقتضا اجازه استفاده می‎شود مانند سخن صاحبخانه که می‎گوید: "کسی که به خانه ام در آید فلان جایزه را دارد" که از این سخن وی اجازه ورود به خانه نیز استفاده می‎شود. بلکه ممکن است گفته شود در حقیقت این روایات بخاطر دادن اجازه بیان شده است، پس متعرض یک نوع حکم ولایی از سوی پیامبر(ص) و ائمه (ع) از باب اعمال ولایت و حکومت شرعی نیز می‎باشد و تنها در مقام بیان یک حکم فقهی الهی نیست، مانند آنچه در فرمایش آن حضرت (ص) در "لا ضرر و لاضرار" احتمال داده شده است، و همه روایات تحلیل نیز متعرض آن است.

و مؤید همین برداشت است آنچه از آن حضرت (ص) در موثقه سکونی آمده است که در آن چنین جمله ای آمده بود: "این حکمی است از سوی خدا و پیامبرش" و اگر یک وظیفه فقهی بود به عنوان حکم و قضا از سوی پیامبر(ص) از آن یاد نمی شد، بلکه آن حضرت تنها واسطه در ابلاغ آن بود.

و نیز آنچه در روایت عروه آمده بود که گفت "گواهی می‎دهم که پیامبر خدا(ص) حکم کرد که زمین، زمین خدا و بندگان بندگان خداوندند، و کسی که زمین مرده ای را

ناوبری کتاب