صفحه ۳۷

نیز در نهایت همین نظر را بپذیریم.مسالک ‏287/2.

11 - ما وردی که از علمای شافیعه است می‎نویسد: "کسی که زمین مرده ای را زنده کند مالک آن می‎شود با اجازه امام باشد یا بدون اجازه او. ابو حنیفه گوید: احیای آن بدون اجازه امام جایز نیست بر اساس گفتار پیامبر(ص) که فرمود: "برای کسی جز آنچه امام وی برای او بپسندد نیست".

و در گفتار پیامبر(ص) که فرمود: "کسی که زمین مرده ای را احیا کند از اوست" دلیل بر این است که ملکیت موات به واسطه احیا بدون اجازه امام هم معتبر است."جامع المقاصد ‏408/1.

12 - در مقنع ابن قدامه که در فقه حنابله است آمده است: "احیا کننده زمین مالک آن می‎شود با اجازه امام باشد یا بدون اجازه وی.

و ذیل این سخن در شرح کبیر می‎نویسد: و همه اینها دلیل بر این است که احیاء موات نیاز به اجازه امام ندارد، و شافعی و ابویوسف و محمد نیز همین نظر را دارند. ابو حنیفه گوید: نیازمند اجازه اوست زیرا نظر امام در این مورد شرط است به دلیل اینکه اگر کسی زمین مواتی را تحجیر کند اما آن را آباد نکند و رفع ید هم از آن نکند در آن صورت امام از وی می‎خواهد که یا زمین را احیا و یا آن را ترک کند، پس نیاز به اجازه اوست. همانند تصمیم گیری در مال بیت المال.

دلیل ما عموم گفتار آن حضرت (ص) است که فرمود: "کسی که زمین مرده ای را احیا کند برای اوست" و نیز به این دلیل که زمین موات مانند مباحات است همچون علف ها و هیزم های بیابان که تملک آن نیازی به اذن امام ندارد."خراج 64/.

ناوبری کتاب