پیامبر(ص) وجود داشته باشد و آن حضرت آن را ردع نکرده باشد، مسایل متداول در جامعه و کارهای عقلایی نیازی به تشریع ندارد، اگر هم مطلبی آمده ارشادی است. شارع اصل بیع را تشریع نکرده، بلکه جلو بیع غرر را گرفته است.
بخش های مختلف دین
تمام دین در سه بخش است: "اعتقادات" که اصلاح تفکر انسان است "اخلاق" که برای اصلاح سجایا و غرائز انسان است و "فقه" که برای اصلاح و کنترل افعال انسان است.
تکیه آیة الله بروجردی بر کتب قدما
اگر طلبه ای بخواهد در مسائل صاحب نظر بشود، از کتب متقدمین فقها نمی تواند صرف نظر کند؛ کتابهایی مانند مقنع صدوق و نهایه همانند کتاب روایت است و بزرگان آنها را محور فتاوای خود قرار میداده اند. آیة الله بروجردی اگر در کتب قدما چیزی مشهور بود مخالفت با آن را جایز نمی دانستند، البته در مسایل تفریعی اجماعش را هم حجت نمی دانستند. ایشان میفرمودند تا زمان محقق در مسائل اصولی فقها بر اساس متن روایات فتوا میدادند، ولی فقهای بعدی نظرات و برداشتهای خودشان را نقل میکردند.
مستحدث بودن واژه متنجس
آیة الله بروجردی میفرمودند: قدما اصطلاح متنجس نداشتند، همه را میگفتند: "نجس" یا "غدر" این اصطلاح مال متأخرین نظیر صاحب عروه و دیگران است.
استناد آیة الله بروجردی به القاء خصوصیت
مرحوم آیة الله بروجردی در درسشان "الغاء خصوصیت" را زیاد مطرح میکردند و به آن استناد میجستند، مرحوم آقای حجت میفرمودند: الغاء خصوصیت همان "قیاس" است که اسمش را عوض کرده اند. البته شاید "تنقیح مناط" از الغاء خصوصیت به قیاس نزدیکتر باشد.