صفحه ۳۲۱

اصولی است که در اثر تدبر و تفکر به صورت اندیشه و باور در روح و ذهن انسان به وجود آمده است."همان، ص 109، "پاسخ به سؤال جمعی از طلاب حوزه علمیه قم پیرامون نظارت استصوابی"، ‏1378/3/17؛ و نیز، ر.ک : همان، ص 144 و 145، "پاسخ به پرسش هایی پیرامون خشونت یا تسامح و تساهل"، ‏1378/5/12.

او در این زمینه به آیات متعددی از قرآن کریم همان، ص 576، "پاسخ به سؤالاتی در مورد برخی مسائل روز"، ‏1381/2/31. و نیز سیره پیشوایان دین استناد می‎کند که همگی دلالت بر این حقیقت دارند که مقوله ایمان که مبتنی بر مقوله فکری و فرهنگی است اکراه پذیر نمی باشد. وی مبحث ارتداد را بکلی خارج از حوزه اندیشه و فکر معرفی می‎کند و حکم آن را همراه با عناوینی چون تضییع حقوق مردم و محاربه با آنان می‎داند.همان، ص 461، "پاسخ به پرسش های حجة الاسلام دکتر کدیور"، ‏1380/4/23.

آیت الله منتظری آزادی اندیشه را حق کافی بشر نمی داند؛ بلکه ابراز آن را نیز از حقوق اولیه هر انسانی می‎شمارد: "ابراز هرعقیده و اندیشه ای حق اولی هر انسان است؛ عقلای جهان در هیچ زمانی کسی را از ابراز آنچه اندیشیده و در قالب یک تفکر شکل یافته است منع نمی کنند.

گرفتن این حق از انسان ظلمی است نسبت به او؛ همان گونه که اطلاع از هر اندیشه و فکری برای دیگران نیز حق آنان می‎باشد."همان.

وی با اشاره به آنچه درباره کتب ضلال در برخی منابع اسلامی عنوان شده است، آن را به معنای ایجاد محدودیت یا برخورد قهرآمیز با آرا و عقاید مخالف نمی داند، و معتقد است: "با توجه به آیات و روایات و سیره معصومین (ع) مقصود از آن، مواردی است که مخالفان معاند به جای استفاده از براهین عقلی و استدلال منطقی به دروغ و فریب و یا

ناوبری کتاب