گوییم و اندیشه آیت الله منتظری را در این باره تشریح نماییم؛ اما به همین مقدار بسنده میکنیم که وی در اندیشه خود میان "حقوق" و "ایمان" افراد تفکیک قایل است و حقوق انسانی، اجتماعی و سیاسی همه انسان ها را - با هرعقیده و درجه از ایمانی که باشند - محترم میشمارد: "مردم در اسلام و ایمان و اعتقادات قلبی تفاوت دارند؛ ولی حقوق اجتماعی و سیاسی آنان تابع درجات ایمان آنان نیست، بلکه همه در حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و سایر حقوق اجتماعی مساوی میباشند."همان، ص 69 و 70، "توصیه هایی به روزنامه خرداد"، 1377/9/24.
آیت الله منتظری، اختیار و آزادی عمل در انسان ها را امری طبیعی و از مهم ترین نعمت های الهی میداند که هیچ مقامی نباید آن را سلب نماید.همان، ص 304 و 305، "پاسخ به سؤالات فرهنگی و هنری جامعه هنری و سینمایی ایران"، 1379/7/2. به اعتقاد او، صرف اندیشه و فکر از نظر عقلی و اصول مورد قبول عقلا و نیز ادیان الهی، هیچ گاه قابل مؤاخذه و کیفر نیست و در هیچ محکمه عقلایی کسی را به خاطر داشتن اندیشه ای خاص - در هرموضوع که باشد - محاکمه نمی کنند.همان، ص 561 و 562، "پاسخ به سؤالی در رابطه با استفاده از اینترنت"، 1381/1/10. او محاکم تفتیش عقاید را از تجربیات تلخ و نقطه تاریکی از زندگی بشر میداند که امروزه با شرمساری و خجالت از آنها یاد میشود. و در تبیین تکلیف انسانها در اصول دینی میگوید: "معنای مکلف بودن افراد به اصول دین که اموری فکری و اعتقادی میباشند، این نیست که تصور اندیشه خاصی را در بستر ذهن خود بیافرینند؛ بلکه به معنای تلاش در ایجاد مقدمات اعتقاد ذهنی و باور قلبی و لزوم ایمان به آنها است. و جایگاه ایمان هرچند روح و قلب انسان است، اما از نظر قبول آثار و تبعات عملی و اخلاقی آن، مورد توجه ادیان قرار گرفته است. در حقیقت ایمان به معنای التزام و پایبندی عملی به