میگیرند اما دومی شامل همه افراد جامعه میگردد. به عبارت دیگر از این جهت میان آن دو رابطه "عموم و خصوص مطلق" برقرار است؛ یعنی هر نصیحت و خیرخواهی نسبت به مسئولان و متصدیان جامعه در دایره امر به معروف و نهی از منکر جای میگیرد، اما هر امر به معروف و نهی از منکری، نصیحت به ائمه مسلمین قلمداد نمی شود.
2 - در مرحله اجرا و عمل نیز نصیحت به پیشوایان جامعه نسبت به امر به معروف و نهی از منکر اخص میباشد. به دیگر سخن، فریضه نصیحت به ائمه مسلمین از مرحله گفتار فراتر نمی رود اما فریضه امر به معروف و نهی از منکر در برخی موارد به مرحله رفتار و اقدام عملی نیز میرسد.
3 - نصیحت ائمه مسلمین وظیفه عموم مسلمانان در جامعه اسلامی است؛ اما امر به معروف و نهی از منکر در برخی مراتب اعلای آن - مطابق با نظر آیت الله منتظری - وظیفه حکومت اسلامی یا منوط به اذن حاکم جامع الشرایط است.
4 - از حیث ماهیت نیز میتوان میان این دو فریضه تمایز قائل شد. به این معنا که در ماهیت امر به معروف و نهی از منکر، نوعی ولایت برای عموم افراد جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر نهفته است و بر اساس این ولایت است که آنان میتوانند در امور یکدیگر مداخله کرده، به نیکی ها امر کنند و از هرگونه منکر و ظلم و ستمی جلوگیری نمایند. آیت الله منتظری ضمن اشاره به آیه ای در سوره توبه که میفرماید: (و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) ر.ک : شیخ طوسی، النهایة، ص 299؛ محقق حلی، شرائع الاسلام، ج 1، ص 341 و 342؛ علامه حلی، المختلف، ج 1، ص 339؛ حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج 2، ص 220 - 215. و مقایسه آن با آیه ای پیش از آن که درباره منافقان میفرماید: (المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض ) ،حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج 2، ص 225. ذکر کلمه "اولیاء" درباره مؤمنان و عدم ذکر آن درباره منافقان را نشان از این حقیقت میدانند که مؤمنان نسبت به یکدیگر نوعی ولایت دارند و براساس آن است که حق امر به معروف و نهی از منکر را