ایمن نیستم، مگر این که خدا مرا به قدرت خویش حفظ نماید."الواقدی، المغازی، ج 1، ص 48؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر علی بن ابراهیم، ص 238؛ البیهقی، السنن الکبری، ج 9، ص 218، کتاب الجزیة، باب المهادنة عن النظر المسلمین. علاوه بر این، در مباحث گذشته بیان کردیم که از دیدگاه آیت الله منتظری در زمان غیبت، مردم همان گونه که در مرحله حدوث و انتخاب در مشروعیت حاکم اسلامی تأثیرگزار هستند، در مرحله بقاء نیز دارای نقش و اهمیت اند. ولی فقیه به عنوان بالاترین قدرت در نظام اسلامی، مسئولیت افزون تری نسبت به سایر متصدیان دارد و از دو دریچه در مقابل مردم پاسخگو میباشد: اول، به طور مستقیم تحت نظارت عمومی قرار دارد و مردم میتوانند انتقادات خود را به صورت فردی یا متشکل نسبت به وی ابراز دارند؛حسینعلی منتظری، دیدگاه ها، ص 363، "پاسخ به پرسش های مجله دیدگاه، چاپ کانادا"، 1379/12/7. و دوم، به طور غیرمستقیم وی در برابر آنان مسئول است؛ بدین شکل که خبرگان منتخب مردم (یا هر نهاد دیگری که در این زمینه نمایندگی مردم را برعهده دارد) وظیفه نظارت بر عملکرد وی را برعهده دارند، و مطابق ساختاری که در قانون اساسی به عنوان شرط ضمن عقد پیش بینی شده است، آنان حق سؤال، استیضاح و عزل وی را خواهند داشت و رهبر در همه حال و همه زمینه ها در برابر آنان پاسخگو است و نمی تواند این اعمال نظارت را محدود نماید.سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 216. در اینجا مناسب است به مبنای نظارت عمومی بر حاکمیت دینی اشاره ای داشته باشیم؛ این مبنا را میتوان در دو فریضه "امر به معروف و نهی از منکر" و "نصیحت ائمه مسلمین" جستجو کرد:
1 - امر به معروف و نهی از منکر
این فریضه از فرایض مهمی است که علاوه بر کتاب و سنت، عقل نیز بر وجوب آن حکم میکند؛ و شاید فلسفه آن این باشد که هیچ یک از افراد جامعه از دیگران جدا