با توجه به ویژگی های مردم سالاری در عصر جدید - که در بالا به آن اشاره شد - باید دید در الگوی حکومتی اسلام، تا چه اندازه این ویژگی ها در نظر گرفته میشود و مشارکت مردم در حکومت تا چه میزان پذیرفته شده است. این مبحث تا حدود زیادی با این موضوع مرتبط میشود که نقش مردم در حکومت اسلامی را ملاک مشروعیت حکومت بدانیم یا در حد کارآمدسازی حکومت مطرح نماییم. به دیگر سخن، ارتباط تنگاتنگی میان موضوع فوق با مبنای مشروعیت در حکومت اسلامی پدید میآید. در مبحث مبانی مشروعیت گفتیم که در این زمینه در زمان غیبت با دو نظریه عمده در اندیشه سیاسی شیعه روبرو هستیم؛ نظریه ای که فقها را در عصر غیبت منصوبان عام از ناحیه معصومان (ع) به ولایت بر مردم میداند.عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ص 461. و نظریه دیگری که ضمن رد امکان چنین نصبی برای فقها و نقد دلایل آن، رأی مردم را ملاک مشروعیت حکومت اسلامی معرفی میکند و برای مردم به طور نسبی - یعنی تا جایی که با شرع معارض نباشد - حق انتخاب قائل است.محمد تقی مصباح یزدی، پرسش ها و پاسخ ها، ج 1، ص 87 و 88. مطابق نظریه اول - که نظریه مشهور فقها است - مردم نقشی جز کارآمدسازی برای