صفحه ۲۹۲

برعهده افراد خاصی گذاشته می‎شود که برخی از آنان از نظر علم و آگاهی و شناخت در درجه ای نازل تر قرار دارند؟!.

و رابعا: چرا خبرگان فقط از یک قشر خاص تشکیل شود، در حالی که فقاهت یکی از شرایط رهبر می‎باشد و شرایط دیگری نیز در او معتبر است ؟... ."همان. ایشان ضمن انتقاد از نحوه انتخاب و عملکرد نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مقایسه آنان با مهاجرین و انصار صدر اسلام را صحیح ندانسته و می‎نویسند: "نکته مهم این است که بسیاری از آنان فقط با علوم حوزوی سروکار دارند، و با مطبوعات و رسانه های خبری چندان سروکاری ندارند و از مسائل سیاسی و حوادثی که رخ می‎دهد بی اطلاعند؛ و دراین صورت افرادی که اهل فضل بوده و متخصص در مسائل سیاسی و اجتماعی هستند می‎گویند چگونه چنین افرادی می‎خواهند رهبر کشور را از ناحیه ما انتخاب نمایند؟! و در ضمن، مقایسه خبرگان فعلی با مهاجرین و انصار صدر اسلام مقایسه صحیحی نیست؛ زیرا آنان اهل حل و عقد و محور سیاست زمان خود بودند و جامعه مسلمین آنان را قبول داشتند. این که ما تصور می‎کردیم مردم نمی توانند خودشان مستقیما رهبر را انتخاب نمایند، اشتباه بوده؛ زیرا همان گونه که مردم مرجع تقلید خود را با سؤال و تحقیق از اهل خبره، مستقیما انتخاب می‎کنند ممکن است در صورت لزوم رهبر کشور را نیز به همین نحو انتخاب نمایند."همان، ص 192 و 193؛ و نیز ر.ک : همین نوشته، "شکل های مطلوب حکومتی از دیدگاه آیت الله منتظری." آنگاه آیت الله منتظری برای تعیین رهبر، دو راه حل را به عنوان جایگزین پیشنهاد می‎دهند:

راه اول: تعیین رهبر به وسیله خبرگان؛ ولی برای حصول مقبولیت عامه و این که در رهبر علاوه بر فقاهت و عدالت، شرایط دیگری نیز معتبر است، مجلس خبرگان

ناوبری کتاب