برای ولی فقیه ایجاد نمی کند؛ او میتواند - در صورتی که مصلحت ببیند - آن را یک طرفه لغو کند.محمد مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص 20.
8 - اقتضای ولایت آن است که مردم در اعمال ولایت توسط فقیه، هیچ گونه حق و اختیاری ندارند؛ بلکه بر آنان واجب است که از حکم ولی مطلع شوند و از آن تبعیت نمایند. مردم به عنوان مولی علیهم در همه شئون کلان سیاسی و امور عمومی و مسائل اجتماعی مرتبط با حکومت، بویژه در ترسیم خطوط کلی آن، ناتوان از تصدی و فاقد اهلیت در تدبیر امور یادشده هستند.همان، ص 11 و 12: "و اما الحکومة الاسلامیة فقوامها بان فی رأسها ولیا و اماما صالحا فوض الیه ادارة الناس جمیعا، و جعل له اختیارات واسعة، و عنه تنشاء تشکیلات الحکومة ونظامها. فتشکیلات الحکومة و نظامها ناشئة عن ارادته و استصوابه و اختیاره، لا ان حدود اختیاره ناش عن تشکیلات و نظام هو ایضا جزء منه؛ فعنه النظام لا انه عن النظام." آیت الله جوادی آملی در این باره تصریح میکند: "مردمی که مبدأ قابلی امر حکومت اند نه مبدأ فاعلی آن، صاحب اختیار آن امر نخواهند بود تا زمامدار آن باشند و با تبادل نظر همدیگر آن را انشاء کنند و بیافرینند."عبدالله جوادی آملی، پیرامون وحی و رهبری، ص 159 و 160.
9 - حاکم در برابر خداوند مسئول است و هم او ناظر و مراقب اعمال وی میباشد؛ و هیچ نهاد بشری حق نظارت بر ولی فقیه را ندارد. خبرگان تنها جهت مقدمه کشف میتوانند کسب اطلاع نمایند.ر.ک : مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص 219، 220، 673، 676 و 700؛ عبدالله جوادی آملی، پیرامون وحی و رهبری، ص 168 و 169؛ محمد جواد اردشیر لاریجانی، حکومت مباحثی در مشروعیت و کارآمدی، ص 38 و 48.
10 - ولایت فقیه، فراگیر است و همه مردم را شامل میشود؛ از هرجنس، رنگ، نژاد، ملیت، دین و مذهب. این ولایت محدود به مرزهای جغرافیایی نیست؛محمد آل بحرالعلوم، بلغة الفقیه، ج 3، ص 211؛ کاظم حسینی حایری، الامامة و قیادة المجتمع، ص 213 و 214؛ محمد مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص 16، 17 و 22. و همه