مبنای مشروعیت از دیدگاه آیت الله منتظری
پس از پذیرش نظریه آمیختگی دین با سیاست و حکومت، و پس از تأکید بر ضرورت حکومت در همه زمان ها از جمله زمان غیبت، مهم ترین مسأله ای که میبایست به آن پرداخته شود "مبنای مشروعیت" در حاکمیت است. موضوع مشروعیت حاکمیت از دیرباز مورد توجه اندیشوران علوم سیاسی قرار گرفته و نظریات مختلفی پیرامون آن ارائه شده است. گروهی منشاء مشروعیت را طبیعی و فطری میدانند.همان، ص 56، 57، 61، 143، 144، 245، 246، 308، 517، 597 و 598. بعضی نظریه غلبه و سلطه را مطرح میکنند،همان، ص 75، "پیام به مناسبت قتل های فجیع سال 77»، 1377/10/19. عده ای آن را ناشی از قرارداد اجتماعی دانسته اند،همان، ص 304 و 305، "پاسخ به سؤالات فرهنگی و هنری جامعه هنری و سینمایی ایران"، 1379/7/2؛ همان، ص 561 و 562، "پاسخ به سؤالی در رابطه با استفاده از اینترنت"، 1381/1/10. و دسته ای نظریه مشروعیت الهی را پذیرفته اند.ارسطو، سیاست، ص 10. البته از نظریه مشروعیت الهی تفاسیر مختلفی ارائه شده است، به گونه ای که برخی از این تفاسیر توجیه گر حکومت های دیکتاتوری قرار میگرفتند و حاکمان یا شاهان را نمایندگان و منصوبان از طرف خدا معرفی میکردند،ابویعلی محمدبن الحسین الفراء الحنبلی، الاحکام السلطانیة، ص 20، به نقل از امام حنبل. و برخی دیگر گرچه منشاء مشروعیت را خداوند میدانند اما مقبولیت عمومی را نیز شرط تحقق حکومت دانسته اند، و لذا حکومت الهی را در مقابل حکومت های استبدادی یا دیکتاتوری معرفی مینمایند.ژان ژاک روسو، قرارداد اجتماعی، ترجمه غلامحسین زیرک زاده، ص 41. آیت الله منتظری نیز مانند بسیاری از اندیشمندان اسلامی دیگر، مبنای مشروعیت